هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تمدن اسلامی» ثبت شده است

یادداشتی در مورد ریشه های فکری جریان گولن و رابطه آن با جریان نورچی ها که در تاریخ 23 اسفند 1392 در خبرگزاری تسنیم منتشر شد. (البته طی مصاحبه های اخیری که با کارشناسان ترکیه ای انجام داده ام اطلاعات جدیدی به دست آورده ام که بعدها منتشر می کنم)

....

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، کشور ترکیه چند ماهی است که گرفتار بحرانی سیاسی اجتماعی موسوم به درگیری اردوغان و فتح الله گولن و یا حزب عدالت و توسعه و جماعت گولن است که این بحران توانسته است تا لایه های زیرین قدرت در این کشور را به جنبش درآورد. دلیل این حجم تاثیرگذاری را باید بیش از آن که در سیاسی بودن قضیه دانست باید در ریشه های فکری، عقیدتی آن جستجو کرد. از این رو در این نوشتار به طور اجمال به بررسی عقبه فکری جریان گولن و خلاصه ای از دیدگاه‌های او پرداخته می‌شود.

برای فهم دقیق موضوع فتح‌الله گولن لاجرم باید ابتدا به تاریخ جریان نور و نورجی ها و سپس کیستی گولن پرداخته شود و سپس اشاره‌ای به حوادث اخیر شود.

بدیع الزمان

سعید نورسی (1878 – 1960) که اکنون بیشتر با لقب بدیع الزمان نورسی شناخته می‌شود از جمله شخصیت‌های تاثیر گذار ترکیه در اوایل دوران جمهوری بود که با نگاشتن مجموعه کتاب‌ها، یادداشت‌ها، نامه‌ها و ارائه سخنرانی‌هایی که به بازداشت و تبعید وی انجامید توانست با ایجاد جریانی در برابر موج لائیسیته و کمونیسمی که توسط دولت آتاترک ایجاد شده بود در حد خود مقاومت کند. این مجموعه آثار او، اکنون با عنوان دوره 13 جلدی رسائل نور شناخته می‌شود.

نورسی توانست در زمان حیات خود با ایجاد شبکه‌ای از شاگردان اندیشه‌های خود را در جغرافیایی گسترده منتشر کند، به طوری که در سال‌های نخست جمهوریت که فعالیت‌های دینی با محدودیت‌های فروانی روبرو بود رسائل نور نورسی به صورت دست نویس و فرد به فرد در محدوده وسیعی توسط همین شاگردان پخش شد. با توجه به جو خفقان دیکتاتوری که در آن دوره حاکم بوده است شاگردان او در خانه‌های تیمی جمع شده و به بازخوانی و بازنویسی گفتارها و نوشتارهای استاد خود می‌پرداختند.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۵
مسعود صدرمحمدی

این روزها در ترکیه، قفقاز و آسیای میانه و نیز اروپا مباحث مربوط به کیستی و چیستی جریان گولن از جمله موضوعات به روز است و بر روی خطرات این جریان مباحثات فراوانی انجام می شود. یادداشت گزارشی زیر را در اردیبهشت سال پیش (1392) نوشته بودم. از این که پیش از این غوغاهای رسانه ای به خطر این جریان پی بردم خوشحالم!

اضافه کنم پرونده ای اختصاصی در مورد این جریان با یادداشت ها و مصاحبه های گوناگون هم اکنون (فروردین 93) در خبرگزاری تسنیم در حال انتشار دارم که در همین وبلاگ هم منتشر خواهد شد. نا پرونده را «جریان گولن؛ تکفیری‌های کت‌شلواری» نامگذاری کردیم.

...


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فتح الله گولن 72 ساله اکنون 14 سال است که در آمریکا زندگی می‌کند. گولن از لحاظ وضعیت جسمانی دوران سختی را سپری می‌کند. بیشترین رنج او از بیماری دیابتی است که باعث شده تا زانوهای او از کار بیفتد و سیستم دفاعی بدنش به شدت ضعیف شود.

مصطفی یئشیل که ریاست اتحادیه روزنامه نگاران و نویسندگان را بر عهده دارد یک ماه پیش با گولن در آمریکا دیدار کرده است. رئیس این اتحادیه که معروف به وابستگی به جماعت گولن است در گفتگو با سایت تخصصی اوراسیا در مورد وضعیت جسمانی گولن گفت: حتی یک بیماری خفیف هم تاثیرات زیادی بر روی او می‌گذارد. یئشیل با گفتن این که او فقط گاهی برای هواخوری بیرون از منزل می‌آید، ادامه می‌دهد که این تغییرات دمایی نیز حتی برای سیستم دفاعی بدن او احتمال دارد خطرآفرین باشد.

به نظر یئشیل وضعیت سخت جسمانی کنونی گولن و حتی مرگ او نمی تواند ضربه سنگینی بر حرکت جماعت وارد کند. مصطفی یئشیل در مورد فعالیت های جریان گولن که اکنون تبدیل به جماعتی فراتر از مرزهای ترکیه شده است می‌گوید: بی‌شک مرگ او  تاثیر بسیاری ایجاد خواهد کرد، اما پروژه‌های موجود را دچار نقصان نخواهد کرد.

یئشیل در مورد جانشین احتمالی گولن هیچ جانشین معینی را معرفی نمی‌کند، اما این احتمال را می‌دهد که رهبری جریان از میان کسانی که حقیقتا آموزه‌های گولن را در یافته‌اند انتخاب خواهد شد. او شاخه‌هایی چون TUSKON ( کنفدراسیون تجار و صنعتگران ترکیه) و اتحادیه روزنامه نگاران و نویسندگان را از جمله گروه‌هایی می‌شمارد که شاید رهبران آینده جماعت گولن از میان آنها انتخاب شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ فروردين ۹۳ ، ۰۰:۱۰
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت نخستین بار درسایت تبریز بیدار منتشر شد و حواشی ای را در پی داشت. بی هیچ توضیحی متن را در زیر می آورم.

...


اشاره: هفته پیش دوست عزیزم جناب حامدی با لطف و سماحت خاص خود مرا برای شرکت در نشستی با عنوان «انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آذری های جهان» در تبریز دعوت کرد. از صمیم قلب مشتاق حضور در این نشست بودم و یادداشت برداری های اولیه برای ارائه نظر در این نشست را هم انجام دادم. اما قضا بر عدم حضورم رقم خورده بود. در هر حال تلخیص متنی را که قصد ارائه اش به محضر دوستان داشتم را برای نشر به سایت تبریز بیدار تقدیم می کنم.


در مورد تاثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان جمهوری آذربایجان و نیز تمام مسلمانان جهان به طور عموم می توان بحث را به دو شیوه ارائه داد. نخست در مورد تاثیر انقلاب اسلامی بر آنها سخن گفت و دوم نقشی که ما به عنوان فعالان انقلاب اسلامی در این تاثیر گذاری داشته ایم را بررسی کرد.  این تقسیم بندی با در نظر گرفتن این پیش فرض ارائه شده است که انقلاب اسلامی به ذات خود با توجه به مبانی و خواستگاه های اعتقادی اش دارای جوهره ای فعال و گیرا است و نسیم آن پیش از آن که پای انقلابیان ایران به نقاط دیگر جهان گشوده شود، توانسته است روح و فطرت اسلامی مسلمین کشورهای مختلف را بنوازد.
 

با چنین نگاهی اگر بحث خود را معطوف به نوع نخست تاثیر گذاری انقلاب کنیم بی شک بحث جز ایجاب و تعریف و ثنای انقلاب در مسائلی که اتفاقا ما نقشی در آن نداشته ایم و هم اکنون با این ثناگویی ها در واقع به صورت غیرمستقیم با مغالطه بین انقلاب و انقلابیان مدح خود را می کنیم نخواهد بود. اما اگر در مورد نقشی که ما به عنوان انقلابیان و طرفداران انقلاب و یا به عبارت دیگر فعالان انقلابی در تاثیر گذاری  انقلاب بر سایر ملل مسلمان به سخن بنشینیم بحث سمت و سوی دیگری می تواند داشته باشد. در این صورت می توان به نوع نگاهی که به انقلاب، چیستی تاثیرگذاری انقلاب، ملاک های سنجش این تاثیرگذاری و هدف و غایت تاثیرگذاری داریم را بررسی کرد.
 

اما در مورد رابطه انقلاب اسلامی و مسلمانان قفقاز می توان چنین ادعا کرد که انقلاب اسلامی بسیار پیشتر از انقلابیان به آن سوی ارس رسیده بوده است و نمی توان فضل رساندن انقلا ب را برای انقلابیان در نظر گرفت، اما آن چه مسلم است اقدامات و فعالیت های بعدی انجام یافته در این سرزمین بی شک تاثیر گذار بود.
 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۳
مسعود صدرمحمدی

این مصاحبه را با آقای مسعود شجره در تهران انجام دادم. مردی که برایم یک چهره خستگی نشناس و مجاهد بود و است.

...

مسعود شجره، رییس کمیسیون حقوق بشر اسلامی لندن است و در حوزه مسایل بین الملل اسلامی نیز فعالیت های بسیاری دارد. نگاه غربی به اسلام و مسلمانان در جامعه اروپایی موضوعی است که با او به بررسی آن پرداخته‌ایم. وی دراین باره معتقد است که اروپا برای بازسازی هویت تمدنی خود راه اغیارانگاری مسلمانان و تشدید حساسیت نسبت به آنان را در پیش گرفته است، شجره این راهبرد را یک بازی باخت، باخت می‌داند و می‌گوید خود اروپا نیز از این راهبرد متضرر خواهد شد.

*تسنیم: آقای شجره، با توجه به اصلی‌ترین فعالیت شما که در عرصه حقوق مسلمانان اروپا است، وضعیت حقوقی آنان را چطور می بینید؟

متاسفانه وضع حقوقی مسلمانان در اروپا در وضعیت مطلوبی نیست و حتی در تمام جهان هم روز به روز بدتر می‌شود، ما می‌بینیم که یک جبهه ضد اسلام و یک جوی که به اوج گیری وضعیت نژادپرستی می‌انجامد به وجود آمده، این جوسازی‌ها روی تقویت هویت غرب و اروپا تمرکز دارد. آنان برای تقویت این مساله هویتشان شروع کرده‌اند به حمله کردن و ایجاد تنفر بر علیه مسلمین، استدلالشان هم این است که این مسلمین هستند که آمده‌اند و اروپا را تهدید می‌کنند، مسلمانان هستند که هویت ما را به خطر انداخته اند. و چنین ادعا دارند که ما باید تقویت بشویم و با هم بر علیه دشمنانمان که مسلمانان هستند متحد شویم.

مسعودشجره

این نوع تفکرات و اقدامات دقیقا همان تفکرات و اقدامات گروه آدولف هیتلر و نازی‌ها است، که درصدد تقویت هویت آلمانی‌ها با حمله به سایر گروه‌ها بر آمدند. و ما برای دومین بار در یوگسلاوی شاهد این مساله بودیم، در آنجا صرب‌ها برای تشکیل یک هویت برای خودشان شروع به حمله مسلمانان کردند، این نوع اندیشه را در جنگ‌های صلیبی هم می‌بینیم،  بعد از آن که مسلمانان 100 سال بیت المقدس را تحت تسلط داشتند، این‌ها آمدند جنگ‌های صلیبی را راه انداختند و این به خاطر تسلط مسلمانان در آنجا نبود بلکه می‌خواستند ضعف هویت در اروپا احتیاج به یک دشمن داشت و این‌ها از مسلمانان برای تقویت هویت خود استفاده کردند.

الان هم که در اروپا شاهد این اسلام هراسی هستیم دلیلش در همین جاست، البته وضعیت موجود اسلام هراسی نیست بلکه ایجاد انزجار و تنفر از اسلام است. این ها می‌خواهند با ایجاد دشمنی و نفرت از مسلمانان هویت جمعی خود را تقویت بکنند. در واقع آنها می‌گویند مسلمانان از ما نیستند، آنها دیگران اند، و انسان‌های درجه دو، وحشی و عقب افتاده هستند. این دقیقا همان کاری است که اروپایی‌ها موقع تسخیر آمریکا انجام دادند، همین کار را با سرخ پوستان آمریکایی کردند، گفتند این‌ها آدم نیستند، روح ندارند، وحشی اند و کا را تا جایی رساندند که کشتن و قتل عام آنها کاری طبیعی بود. الان هم در اروپا یک چنین موقعیتی در حال شکل‌گیری است، یعنی اروپا به یک طرز افراطی درباره هویت سازی، تقویت هویت و یک نوع خاصی از ناسیونال ساختن است. در حقیقت این باعث شده که برای ساختن چنین هویتی نسبت به مسلمانان ایجاد انزجار بکنند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۲۳
مسعود صدرمحمدی

این مقاله ابتدا در نخستین کنفرانس علما و بیداری اسلامی مورد پذیرش قرار گرفت و بعدها به مناسبت هفته وحدت در خبرگزاری تسنیم منتشر شد.

...

جدایی سرزمین قفقاز از خاک ایران در دو سوی ارس تاثیرات فراوانی ایجاد کرد. از سویی ملتی شاهد جدایی بخش قابل توجهی از خاک خود با تمام سابقه وابستگی تاریخی – مدنی آن بودند  و از سویی آن بخش جدا مانده تحت ظالمانه‌ترین و پیچیده‌ترین تدابیر حکومتی قرار می‌گرفت. مردم مسلمان این اراضی از منابع اصلی تغذیه فکری خود دور انداخته می‌شدند و حاکمان جدیدالورود سعی در انکار هستی آنان داشتند. در این گیرو دار طبیعی است که علمای اسلام فارغ از هر مذهب و طریقتی در پی پاسدارای از مرزهای کیان هویتی و وجودی ملت ابراهیمی بر آمدند و بدین ترتیب در طول تاریخ قفقاز تا پیش از سرکوب های آهنین کمونیستی در قفقاز شاهد نا آرامی ها و قیام های اسلامی در میان مسلمانان قفقاز بودیم.

اگرچه جهان اسلام با توجه به جدایی 70 ساله اراضی مسلمان‌نشین تحت اشغال حکومت روسی  از بدنه عمومی امت اسلامی اطلاع دقیقی از این قیام‌ها و عصیان‌های مقدس که در دو برهه اساسی استیلای روس در دوره قاجاری و نیز استیلای روس ها در دوره پس از انقلاب بلشویکی به وقوع پیوست ندارد، اما با دقت در وضعیت اجتماعی و فکری این اراضی – خصوصا منطقه قفقاز جنوبی – می توان به این نتیجه رسید که این ملت ها به زودی خود را به عنوان جزئی از کل امت اسلامی تعریف کرده است و در دوره متاخر چند سال اخیر که  موج بیداری اسلامی غیرت های فرو خفته مسلمانان را به حرکت آورده است ، عنقای قاف نشین قفقاز نیز در پی پَرگشایی در آسمان موجودیت اسلامی است.

اما آن چه شایان ذکر است وجود موانعی برای شناخت حقیقی تاریخ بیداری اسلامی در منطقه قفقاز است.  چرا در تاریخ نگاری معاصر جمهوری آذربایجان به تبع سنت سیئه دوره کمونیستی هم چنان سعی در انکار و یا کم رنگ نشان دادن نقش عنصر دین و نیز علمای دینی برای کسب هویت و استقلال در مقابل عناصر خارجی است. برای نمونه می توان به کتابهای تاریخ مدارس این کشور اشاره نمود. در کتاب سال دهم تحصیلی این کشور که به برهه تاریخی مورد بحث این نوشتار نیز اختصاص دار ویژگی سعی تمام تاریخ نگاران برای انکار نقش و عاملیت عنصر دین و دینداری در حوادث تاریخی این سرزمین نمود یافته است. اگرچه فصل دوم کتاب به قیام های ضد روسی مردمان مسلمان قفقاز اختصاص دارد و در طول 24 صفحه از این قیام ها سخن رفته است، اما آن چه که جالب توجه است عدم وجود هیچ اشاره ای به صبغه مذهبی این قیام هاست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۵
مسعود صدرمحمدی