نگاهی به نظریه اتحادیه آسیای غربی
این یادداشت را چند ماه پیش ترجمه و منتشر کردم. تا کنون در چندین سایت و مجله منتشر شده است.
...
مذهبی و دینی ای هستند که از سوی
امپریالزیم با هدف تامین منافع خود ایجاد شده و مبارزه با حملاتی که علیه
آنها انجام می شود هستند. دشمنان ملل منطقه با حیله ها و فتنه هایی که حتی
شیطان را نیز به حسادت وا میدارد در حال خونریزی در منطقه هستند.
بزرگترین سبب و علت خونریزی های موجود در منطقه را می توان در طرح
خاورمیانه بزرگ آمریکایی خلاصه کرد. طرح پروژه خاورمیانه بزرگ که از سوی
چهل و سومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، جرج دبیلیو بوش علنی شد منطقه
ای جغرافیایی را که شامل گستره ای که مرزهای شرقی آن را دشت های کاراکوروم
در شمال پاکستان، مرزهای غربی آن را سواحل آتلانتیکی مغرب، مرزهای شمال آن
را سواحل دریای سیاه ترکیه و سواحل جنوبی آن را سواحل یمن و عدن تشکیل
میدهد. بر اساس این طرح که در ظاهر برای به ارمغان آوردن دموکراسی برای این
منطقه جغرافیایی است تفاوت های موجود در منطقه تبدیل به اختلافات بین
اهالی شده و با استفاده از آنها فضای تجزیه طلبی در منطقه تشدید شده و در
نهایت دولت های کوچک شکل خواهد گرفت. از نتایج این طرح می توان به کردستان
بزرگ اشاره کرد که در واقع از الحاق بخشی هایی از خاک ایران، عراق، ترکیه و
سوریه ایجاد خواهد شد و در حقیقت اسرائیل دوم در منطقه خواهد بود. بر اساس
این طرح بود که امپریالیزم این بار با بهانه به ارمغان آوردن دموکراسی
منطقه را مورد حمله خود قرار داد و در نتیجه فتنه و فسادی که این حمله در
پی داشت همچنان شاهد برادرکشی در میان ملل منطقه هستیم.
در این میان رسالتی که متوجه ماست پاسخ دادن به این سوال است که آیا ما در
برابر این پروژه خونین سکوت اختیار خواهیم کرد و با بستن چشم هایمان به
آنچه که اتفاق می افتد سرنوشتی که از سوی دیگران برایمان نگاشته یم شود را
قبول خواهیم کرد و یا با نه گفتن به این فرآیند به سوی صلح و اتحاد بیشتر
در برابر قوای امپریالزیم خواهیم پرداخت.
کاری که باید انجام دهیم کاملا آشکار و روشن است: اتحاد، صلح و برادری در برابر امپریالیزم و صهیونیزم.
تاریخ امروز مبارزه در برابر نیروهای امپریالیستی را که از عناصر جنگ روانی
به خوبی بهره برداری می نند را بر عهده ما گذشاته است. نبرد مشترک و شانه
به شانه این امکان را فراهم خواهد آورد که از وابستگی به عناصر امپریالیزم
رها شویم و حیاتی سربلند و در صلح را تجربه کنیم.
اتحادیه آسیای غربی: ۵ کشور، ۵ دریا
اتحادیه های منطقه ای یکی از تجربه های مهم سیاسی جهان در دوره پس از
جنگ جهانی دوم است. در میان این اتحادیه های منطقه ای نیز شاید مهمترین و
کاراترین اتحادیه را می توان به اتحادیه اروپایی اشاره کرد. در دوره ۱۹۵۰ و
۱۹۶۰ که ملل آسیایی، آفریقایی و آمریکای جنوبی توانستند به استقلال دست
یابند اتحادیه های منطقه ای اهمیت بالایی پیدا کرده و در موارد متعددی
متحقق شد که توانست نتایج مثبتی را نیز در پی داشته باشد. از میان این
اتحادیه ها می توان به اتحاد بولیواری آلبا در آمریکای جنوبی اشاره کرد که
دارای تجربه ای قابل توجه است. اگر چه همه تلاش و کوشش ها برای ایجاد این
اتحادیه ها نتواسنت نتایج مثبت و سازنده ای را در پی داشته باشد اما ذخیره
ای غنی از تجارب را در پیش دید نسل های کنونی قرار داد.
موفق ترین و مهم ترین نمونه این نوع اتحادیه های منطقه ای اتحادیه اروپا
بود که با وجود علامت ها ی سوال جدی ای که اکنون بیش از هر زمان در برابر
وضعیت آینده آن وجود دارد اما تجربه و راهی که پشت سر نهاده است در مقابل
دیدگان همه قرار دارد.
پس از این اتحادیه می توان به اتحادیه اوراسیا به رهبری روسیه و یا اتحادیه
شانگهای اشاره کرد که تجاربی موفق و قابل توجه از اتحادیه های منطقه ای
هستند. با توجه به این که از سال های آغازین دهه گذشته میلادی شاهد آغاز
موج جدیدی از جریان های ضدامپریالیستی در جهان هستیم اکنون موقعیت بسیار
مناسبی است تا کشورهایی که چنین موجی در آنها سر گرفته است امکان اتحاد و
نزدیک شدن به یکدیگر را فراهم آورند.
در شرایط فعلی که منطقه مان آماج حملات امپریالیستی قرار گرفته است نیاز به
یک اتحاد و هماهنگی میان ملل منطقه که بر اساس بنیادهای اقتصادی، سیاسی و
فرهنگی استوار باشد بیش از هر روز دیگری احساس می شود.
نظریه ۵ دریا و ۵ کشور که از آن با عنوان اتحادیه آسیای غربی یاد می شود با
در نظر گرفتن زیرساخت های اقتصادی و فرهنگی منطقه پروژه ای تمدنی است که
مطرح شده است. این پروژه در سر دارد تا پس از نخستین گام آن که ایجاد
اتحادیه ای هماهنگ و ضد امپریالیستی با حضور کشورهای ایران، عراق، سوریه،
ترکیه و آذربایجان است در گام دوم خود کشورهایی مانند لبنان، مصر، فلسطین،
گرجستان و ارمنستان را نیز در بر بگیرد و از این طریق بتواند نیرویی
قدرتمند در برابر تهاجمات امپریالیستی در منطقه ایجاد کند.
در واقع اندیشه اتحادیه آسیای غربی اندیشه جدیدی نیست و در صد سال گذشته که
منطقه جغرافیایی ما آماج مداخلات امپریالسیتی نیروهای فرامنطقه ای قرار
گرفته است همواره اندیشه اتحاد و تلاش برای متحد شدن و همراهی با یکدیگر
وجود داشته است. دوره مشروطه و همچنان دوره جنگ جهانی نخست را که متفکران و
فعالان اجتماعی تمام کشورهای منطقه وارد فعالیت فکری مشترک شده و موجی از
نظریه پردازی مشترک و همراهی سیاسی و اجتماعی با یکدیگر را به راه انداختند
را می توان به عنوان دوره ای نمونه از این همکاری ها یاد کرد.
ایران، عراق، سوریه، ترکیه و آذرابیجان در طول تاریخ همواره دارای طرز حیات
مشترک و باورها و فرهنگ های مشابه و گاه یکسانی بوده اند و اکنون نیز
دارای منافع و نگرانی های مشترک فراوانی هستند. روابط میان این کشور روابطی
است که ریشه در ادوار بسیار دور تاریخ دارد. هدف از یادآوری این نقاط
اشتراک و روابط دیرینه این است که تلاش برای ایجاد اتحاد میان این کشورهای
آسیای غربی که اکنون دارای دولت هایی ملی هستند تلاشی نیست که از «صفر»
آغاز شود.
زمانی که از موضوع ایجاد اتحادیه آسیای غربی سخن می گوییم و تلاش می کنیم
تا گام هایی برای ایجاد این اتحاد برداریم مساله قابل توجه نخستین اقداماتی
است که باید در این راستا انجام شود. بی شک هر اتحادیه ای بر اساس شالوده و
مبنایی که دارد راه خود را پس از تاسیسش پیدا خواهد کرد اما در مورد
اتحادیه آسیای غربی اصلی ترین مولفه هویتی اش ضدامپریالیستی بودن آن خواهد
بود. همچنان که پیشتر نیز اشاره شد تا کنون تجربه های مختلف و موفق فراوانی
از ایجاد اتحادیه های منطقه ای وجود داشته است که با در نظر داشتن این
تجارب می توان آینده روشنی برای این اتحادیه در نظر داشت.
اما توجه به میزان منابع زیرزمین و طبیعی کشورهای موجود در طرح اولیه
اتحادیه و نیز توجه به توان انسانی و صنایعی که امکان ایجاد بهره وری بر
روی منابع طبیعی را داشته باشد می تواند ما را به توان قابل توجه و جهانی
ای که از تحقق همکاری های تحت اتحادیه آسیای غربی می تواند محقق شود رهنمون
گردد.
از جمله عوامل مهمی که موجب ضرورت ایجاد اتحادیه آسیای غربی می شود تهدیدات
نظامی مشترکی است که کشورهای منطقه را مورد هدف قرار داده است. در راس این
تهدیدات می توان به تهدیداتی که از سو یناتو به عنوان یک تشکیلات نظامی
بین المللی نمتوجه منطقه است یاد کرد. در واقع ناتو مجری وظیفه سربازی برای
اهداف آمریکا در منطقه است و در همین راستا است که معتقدیم ترکیه باید
روابط خود با ناتو را قطع کند.
از تهدیدات دیگری که به صورت مشترک در تهدید کننده تمام کشورهای منطقه است
تلاش های تجزیه طلبانه ای است که بر اساس تفاوت های دینی و نژادی-زبانی در
منطقه وجود دارد. برای مبارزه با این مساله لازم است که تمام کشورهای
اتحادیه آسیای غربی تمام امکانات خود را برای مبارزه با این جریان بسیج
کرده و حتی نیروهای نظامی مشترکی برای برخورد قاطع با هر گونه تحرکی در این
راستا متحد سازند.
با در نظر داشتن فرصت ها و تهدیدهای موجود در منطقه م یتوان چنین گفت که
نظریه اتحادیه آسیای غربی نظریه ای واقع بینانه برای بر هم زدن تهدیدات و
ایجاد فضای لازم برای تحقق فرصت های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی است و می
توان با تلاش پیگیر آن را متحقق ساخت.
نویسنده: یعقوب اصلان
ترجمه: مسعود صدرمحمدی