هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «قفقاز» ثبت شده است

یادداشتم در مورد مساله نقد تاریخ نگاری جمهوری آذربایجان که در شماره دوم ماهنامه صبح تبریز منتشر شد.

...

اگرچه دوره اشغال و تصرف اراضی یک کشور و دوره پیش از آن در حیطه کاری سیاست مداران و نظامیان است اما حفظ و پایداری این تصرفات یعنی دوره پس از جنگ-اگر اتفاق بیافتد- دوره انجام وظیفه مورخان و نخبگان است. چراکه نسل های پس از نسل جنگ زده تنها راه ارتباطی شان با گذشته خود همین کتاب هایی است که به قلم نویسندگان و مورخان تولید می شود. بنابراین هر کشوری که توان بیشتری برای تولید تاریخ و ایجاد مبانی نظری اشغال اراضی کشوری دیگر را داشته باشد در حفظ تصرفات خود تواناتر نیز خواهد بود.

جمهوری آذربایجان و سایر سرزمین های قفقاز نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. این اراضی با وجود اینکه در گذر تاریخ همواره تحت حکومت ایران بوده اند در یک دوره تاریخی که ایران از ضعف شدید در تمام قسمت های حکومتی زجر می کشید توسط همسایه شمالی ایران تصرف شدند و طی دو معاهده که خوشبختانه متن آنها و نیز سیر فرآیند سیاسی نوشته شدن آنها با میزان قابل توجهی از جزئیاتش ذکر شده است از سرزمین های مادری خویش بریده شده و به واحد سیاسی جدیدی الحاق شدند. حفظ این اراضی با توجه به اهمیت جغرافیایی – سیاسی ای که برای حکومت روس داشت ، با وجود تغییرات عمیقی که در هیئآت حاکمه حکومت روس اتفاق افتاد اما همواره مد نظر حکومت مرکزی بوده اند و هیچ کدام از این حکومت ها راضی به از دست دادن این مناطق و حتی تضعیف حضور در این مناطق نشده اند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۰
مسعود صدرمحمدی

یادداشتی در ضرورت مطالعات جهان اسلام در مناطق غیرعربی که در سایت تبریز بیدار منتشر شد.

........................................................................................

پس از پایان دوران دفاع مقدس و آغاز جدی فعالیت های فرهنگی در میان نیورهای فرهنگی و فکری انقلاب اسلامی گروهی کوچک از این نیروها پای در میدان مطالعات و فعالی های بین المللی گذاشتند. با توجه به اولویتی که این نیروها برای فعالیت ها و مطالعات در عرصه جهان اسلام قایل بودند این گروه با عنوان غیر رسمی «بچه های جهان اسلامی» مشهور شدند. اکنون پس از گذشت بیش از 20 سال از فعالیت و مطالعه این نیروها و پای به میدان گذاشتن نیروهای تازه نفس می توان به مطالعه انتقادی و جزئی نگرانه این فعالیت ها پرداخت. این نگاه انتقادی را به طور عمده می توان در دو حوزه کیفیت شناخت و جغرافیای شناخت پی گرفت. در نوشتار پیش رو تنها به حوزه دوم یعنی جغرافیای مطالعات «بچه های جهان اسلامی» خواهیم پرداخت و با اشاره به تحولات مناطق پیرامونی کشور به اولویتی مطالعاتی پیشنهاد خواهد شد.

 

توجه در آثار منتشر شده و نیز اقدامات انجام یافته توسط فعالان جهان اسلامی می تواند انسان را به این نتیجه هدایت کند که این فعالیت ها به شدت دچار عربی زدگی است. در واقع تبادر ذهنی فعالان از جهان اسلام جهان عرب بوده است. این عربی زدگی تا به حدی است که فعالان و کارشناسان انگشت شمار سایر نواحی جهان اسلام خود را در اکثر مواقع در شمار کارشناسان جهان اسلام ندانسته و در ردیف کارشناسان و مطلعان اروپا و آمریکا دانسته اند. (البته باید فعالیت های مقطعی در مورد بوسنی را که تحت تاثیر جنگ بوسنی ایجاد شده بود و توانست تنها شمار انگشت شماری از فعالان عرصه جهان اسلام را به خود جذب کند را می توان مستثنی دانست.)

 

در ریشه شناسی این وضعیت می توان به تاسی از اروپایی ها و یا تحت تاثیر آنها قرار گرفتن در ترادف جهان اسلام و جهان عربی اشاره کرد. البته در این که کانون های تاثیر گذار جهان اسلام و عموما کل جهان امروز در منطقه عربی واقع شده اند سخنی گزاف نیست اما غفلت از تحولات در مناطق پیرامونی غیر عربی کشور و عدم توجه به فاکتور اسلامیت در این مناطق کاملا مشهود است.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۵
مسعود صدرمحمدی