هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ایران» ثبت شده است

یادداشتم در ماهنامه بهمن آذربایجان، شماره چهارم (دی ماه)

....

غرب مسیحی مدت‌هاست که در مواجهه با اسلام از شیوه‌ی ایجاد سد عاطفی برای ناتوانی ذهن مخاطبان از شناخت حقیقت و کشف امر واقع استفاده می‌کند. این شیوه چه در ارتباط جهان اسلام با مخاطبان غیرمسلمان خود و چه در نوع ارتباط اعضای درون امت اسلامی امکان درک بدون پیش‌داوری از انسان‌های پیرامونی را برای افراد از بین برده است. جدی‌تر شدن چنین وضعیتی منتج به امتناع امکان گفتگوی ابنای بشری شد. عدم ارتباط صحیح بین افراد به‌حکم قانونِ «الناس اعداء ما جهلوا» منجر به هراس‌های وهمی از یکدیگر می‌شود که در نتیجه آن امیدها به یاس، یاس‌ها به ترس و نهایتاً ترس‌های قلبی به رودررویی انسان‌ها برای حذف علت ترس منجر می‌شود. در نتیجه‌ی چنین فرایندی است که ما شاهد وقوع جنگ‌ها و درگیری‌هایی هستیم که شاید اگر شلیک‌کنندگان دو سنگر می‌توانستند با سکوت تفنگ‌ها، با یکدیگر صحبت کنند هیچ‌گاه راضی به کشتن هم نمی‌شدند. این فرآیند فرآیندی است که چه در جهان اسلام و چه در رابطه‌ی میان جهان اسلام و مردم اروپا اتفاق افتاده است.
در این میان واقعیتی وحشتناک در جهان وجود دارد و آن‌هم «خود استثنا انگاری اروپایی» است. وضعیتی که نتیجه‌ی طبیعیِ مترادف دانستن «اروپایی بودن» با «مدرن بودن» و آن نیز با «متمدن بودن» است. درنتیجه‌ی چنین فهمی، غیراروپایی، غیر مدرن و درنتیجه «وحشی» است و کشتن یا مردن او چندان اهمیتی ندارد. آنچه مهم است تمدن جهانی است که آن‌هم در دست منِ اروپایی است. این وضعیت به طبیعی شدن و عادی نگری به جنایت در قبال غیراروپاییان ختم شد. به‌طوری‌که اگر امروز در پاریس حادثه‌ای تروریستی اتفاق می‌افتد تمام جهان باید برای آن متألم و متأسف باشد اما اگر حادثه‌ای ده‌ها برابر مولم تر از آن در آسیا برای چندین سال اتفاق بیفتد چندان اهمیتی ندارد! یا اگر چنین توحشی را گروهی مانند داعش که لفظ اسلام را یدک می‌کشد انجام دهد نشانه‌ای بر صدق ادعای توحش این بربرها است اما اگر دقیقاً همین اعمال توسط یک بریتانیایی در هند، یک ایتالیایی در لیبی، یک فرانسوی در تونس و الجزایر، یک اسپانیایی در آمریکای جنوبی یا یک انگلیسی در آمریکای شمالی اتفاق بیفتد، دلالت ویژه‌ای بر هیچ عمل شنیعی نمی‌کند و اتفاقاً شاید حکایت از جانفشانی و قهرمانی شبانه‌روزی برای حاکم شدن تمدن بر جهان قلمداد گردد.
*

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۹۴ ، ۱۱:۲۳
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت در شماره دوم ماهنامه بهمن آذربایجان منتشر شد و مورد توجه دوستان و مخاطبان قرار گرفت.

....

ماه گذشته ترکیه شاهد برگزاری یکی از تاریخی ترین انتخابات های مجلس خود بود. نتیجه این انتخابات دو صفحه کاملا متفاوت را در برابر تاریخ سیاسی ترکیه می گشود. اگر در این انتخابات حزب عدالت و توسعه می توانست اکثریت نصف به اضافه یک نفر را کسب کند در این صورت برای یک دوره دیگر یکه تاز میدان سیاست ترکیه می شد و مطالبات سیاسی خود را که نتیجه ای جز تحولات بسیار عمیق سیاسی در ترکیه در پی نداشت را محقق می کرد و در غیر این صورت اولا حزب باید اعتراف به یک شکست می کرد و تن به تشکیل دولتی ائتلافی یا انتخابات زودهنگام و یا دولتی اقلیتی می داد. – اکنون که این مطلب نوشته می شود مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی در حال انجام است.-

انتخابات برگزار شد و حزب عدالت و توسعه با وجود آن که باز هم تعداد بالایی از کرسی های مجلس را به دست آورد اما در عین حال شکست خورده انتخابات نیز محسوب شد و مسئولان رده بالای حزبی مجبور شدند تا جمله «پیام ملت را دریافت کردیم» را بر زبان بیاوردند.

این انتخابات و احتمالات پیش رو و نیز تاثیراتی که این احتمالات می تواند بر شرایط ترکیه و منطقه داشته باشد چنان هیاهوی رسانه ای را در پی داشت که خبری بسیار مهم در این میان گم شد و آن هم تحلیل حزب عدالت و تسعه از علت شکست خود بود!

پس از معلوم شدن نتایج و «شنیده شدن پیام ملت» شورای مرکزی حزب به تشکیلات های حزبی ذی ربط دستور داد تا تحلیل های لازم در مورد علل افت محبوبیت این حزب در انتخابات اخیر را تشریح کنند. ما به عنوان یک مخاطب خارجی قطعا مسئله سیاست های اشتباه این حزب در قبال سوریه را اولین علت خواهیم دانست و یا اگر کمی با مسائل داخلی ترکیه آشنایی داشته باشیم فساد اقتصادی و اداری حاصل از 12 سال حکومت یک تنه این حزب را عنوان خواهیم کرد. اما در گزارشی که به شورای مرکزی حزب ارائه شده بود اگر چه می شد این دو عنوان را نیز دید اما اصلی ترین علت شکست «عدم توجه به مسائل و نیازهای روزمره مردم و غفلت از پروژه های محلی و بومی برای رفع مشکلات مردم» عنوان شده بود. یکی از دیگر از علت ها نیز «عدم تفهیم دقیق برنامه هایی که در ذهن رهبران حزب بود به مردم» بیان شده بود.

از آن جایی که نگاه غالب در کشور ما به ترکیه بر اساس تاثیراتی است که رسانه های مادر جهان ارائه میدهند به صورت طبیعی این خبر از دید مخاطب ایرانی و حتی تحلیل گران ایرانی کنار ماند، در حالی که برای همه جریان های سیاسی و اجتماعی در داخل کشور می توانست درس و عبرتی بزرگ تلقی شود.

برای فهم عمق پیامی که حزب عدالت و توسعه از این انتخابات دریافت کرده است بهتر است اگرچه به اندازه چند سطر با سابقه این حزب آشنا شویم:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ شهریور ۹۴ ، ۱۱:۵۹
مسعود صدرمحمدی

مصاحبه روزنامه "یئنی مساوات" جمهوری آذربایجان با من در موضوع تاثیر توافق هسته ای وین بر سیاست داخلی ایران. این مصاحبه روز 24 ژوئیه 2015 در صفحه 8 این روزنامه و سایت آن منتشر شد.



İranlı analitik Məsud Sədr hesab edir ki, bu anlaşma ilə ölkənin qarşıdakı 10 illik siyasət binasının kərpicləri kəsilməyə başlayıb...

İranla “altılıq” ölkələri arasında nüvə anlaşması İslam Respublikasında siyasi və hərbi dairələrdə birmənalı qarşılanmadı. Ali dini lider bu prosesə dəstək versə də, anlaşmadakı bəzi müddəalar, xüsusən də raket mərkəzlərinin təftişə açılması hərbi dairələrin etirazına səbəb olub. Bir neçə gün əvvəl SEPAH-ın komandiri İbrahim Cəfəri bu müddəanın İran üçün “qırmızı xətt” olduğunu və raket mərkəzlərinin təftişinə icazə verməyəcəklərini açıq şəkildə bəyan edib.



Bundan başqa, İranın ABŞ-la yaxınlaşmadan sonra Yaxın Şərq siyasətində dəyişikliyin olacağı ilə bağlı iddialar da ortaya atılıb. Doğrudur, bu cür iddialar təkzib olunur. İranlı jurnalist, siyasi prosesləri tədqiq edən araşdırmaçı Məsud Sədr deyir ki, İranla “altılıq” ölkələri arasında anlaşma yeni imkanlar yaratması və ən əsası, sülh gətirməsi baxımından İran xalqı üçün əvəzedilməz hadisədir. Ancaq onun sözlərinə görə, bu anlaşma ölkə daxilində siyasi qüvvələr arasında ciddi fikir ayrılıqlarına da səbəb olub. 

İran insanı xatırlayır ki, 80 il əvvəl Rusiya və Britaniya İran dövlətinə xəbər vermədən bu ölkəni öz aralarında bölürdü, yaxud 60 il öncə ABŞ kəşfiyyatı bir gecədə İranın ən çox sevilən baş nazirini devirirdi və hətta 40 il əvvəl İran şahı ABŞ prezidenti qarşısında necə müti davranırdı: "Bu tarixi təcrübələri yaddaşında saxlayan bir xalq əlbəttə ki, indi öz təmsilçilərini masanın bir tərəfində və dünyanın 6 gücünü masanın o biri tərəfində görəndə müəyyən dərəcədə sevinib və hətta güvənir. Ona görədir ki, bu 12 ildə müxtəlif siyasi cərəyanlar iqtidara gəlsələr də ən gərgin vaxtlarda belə müzakirə prosesinə qarşı pozitiv mövqedən yanaşıblar. H. Ruhanı isə seçki kampaniyalarında bu çıxılmaz və sonu olmayan bir dalanda dayanan məsələni çözəcəyinə söz verib və hakimiyyətinin ilk aylarından bu işə əmək sərf etdi".
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۶
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت را چند ماه پیش ترجمه و منتشر کردم. تا کنون در چندین سایت و مجله منتشر شده است.

...


مذهبی و دینی ای هستند که از سوی امپریالزیم با هدف تامین منافع خود ایجاد شده و مبارزه با حملاتی که علیه آنها انجام می شود هستند. دشمنان ملل منطقه با حیله ها و فتنه هایی که حتی شیطان را نیز به حسادت وا­ می­دارد در حال خونریزی در منطقه هستند.
‌ ‌
بزرگترین سبب و علت خونریزی های موجود در منطقه را می توان در طرح خاورمیانه بزرگ آمریکایی خلاصه کرد. طرح پروژه خاورمیانه بزرگ که از سوی چهل و سومین رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا، جرج دبیلیو بوش علنی شد منطقه ای جغرافیایی را که شامل گستره ای که مرزهای شرقی آن را دشت های کاراکوروم در شمال پاکستان، مرزهای غربی آن را سواحل آتلانتیکی مغرب، مرزهای شمال آن را سواحل دریای سیاه ترکیه و سواحل جنوبی آن را سواحل یمن و عدن تشکیل میدهد. بر اساس این طرح که در ظاهر برای به ارمغان آوردن دموکراسی برای این منطقه جغرافیایی است تفاوت های موجود در منطقه تبدیل به اختلافات بین اهالی شده و با استفاده از آنها فضای تجزیه طلبی در منطقه تشدید شده و در نهایت دولت های کوچک شکل خواهد گرفت. از نتایج این طرح می توان به کردستان بزرگ اشاره کرد که در واقع از الحاق بخشی هایی از خاک ایران، عراق، ترکیه و سوریه ایجاد خواهد شد و در حقیقت اسرائیل دوم در منطقه خواهد بود. بر اساس این طرح بود که امپریالیزم این بار با بهانه به ارمغان آوردن دموکراسی منطقه را مورد حمله خود قرار داد و در نتیجه فتنه و فسادی که این حمله در پی داشت همچنان شاهد برادرکشی در میان ملل منطقه هستیم.
‌ ‌
در این میان رسالتی که متوجه ماست پاسخ دادن به این سوال است که آیا ما در برابر این پروژه خونین سکوت اختیار خواهیم کرد و با بستن چشم هایمان به آنچه که اتفاق می افتد سرنوشتی که از سوی دیگران برایمان نگاشته یم شود را قبول خواهیم کرد و یا با نه گفتن به این فرآیند به سوی صلح و اتحاد بیشتر در برابر قوای امپریالزیم خواهیم پرداخت.
‌ ‌
کاری که باید انجام دهیم کاملا آشکار و روشن است: اتحاد، صلح و برادری در برابر امپریالیزم و صهیونیزم.
‌ ‌
تاریخ امروز مبارزه در برابر نیروهای امپریالیستی را که از عناصر جنگ روانی به خوبی بهره برداری می نند را بر عهده ما گذشاته است. نبرد مشترک و شانه به شانه این امکان را فراهم خواهد آورد که از وابستگی به عناصر امپریالیزم رها شویم و حیاتی سربلند و در صلح را تجربه کنیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۵
مسعود صدرمحمدی

در مورد شخصیت و کیستی فواد آونی در میان روزنامه نگاران ترکیه حرف و حدیث فراوانی است اما به هر حال مقالاتی که در این اواخر در مورد جریان گولن و نوع تفکر آنها در مورد ایران و تشیع منتشر کرده است را نمی توان نادیده گرفت. این بخش نخست است و بخش دوم نیز چند روز دیگر ان شا الله منتشر خواهد شد.

...


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فواد آونی، نویسنده و روزنامه نگار مشهور ترکیه در سلسله مقالاتی که با تازگی با نام «جماعت گولن و ایران هراسی» منتشر کرده است به بررسی جنبه‌های جدیدی از فعالیت‌های جریان گولن علیه ایران و انقلاب اسلامی اشاره کرده است.

آونی در این سلسله مقالاتی که در رسانه‌های مختلف ترکیه بازتاب قابل توجهی داشته است با اشاره به این که جماعت گولن با استفاده از توان رسانه‌ای خود هر سفیدی را سیاه و هر بدی را می‌تواند خوب جلوه دهد با اشاره به مخالفت این جریان با ایران می‌نویسد: «زمانی که ترکیه در تابستان امسال با درگیری‌های داخلی و تظاهرات‌های حوادث پارک گزی مواجه شد، جماعت -گولن- تمام تلاش خود را برای پیدا کردن یک دست خارجی و نشان دادن این اتفاقات به عنوان یک نوطئه از سوی دشمنان خارجی به کار برد. طبیعی بود که مقصود آنان از این دشمن، ایران است. آنان حتی این حوادث داخلی را در ارتباط با حوادث سوریه تحلیل کرده و شهروندان علوی ترکیه را متهم به اقدام برای انتقام از حکومت در برابر حوادث سوریه کردند.»

گولن

وی ادامه می‌دهد: «برخی قلم‌ها هستند که فقط برای جماعت گولن می‌نویسند و همینطور برخی سخنرانان، اساتید دانشگاه، روشنفکران، الهیات دانان و افراد دیگری هستند که وابسته به جماعت گولن هستند و فقط با نگاه به دهان اربابان خود به یکباره همگی دست به یک کمپین هماهنگ علیه ایران می‌زنند.»

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۴
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت نخستین بار درسایت تبریز بیدار منتشر شد و حواشی ای را در پی داشت. بی هیچ توضیحی متن را در زیر می آورم.

...


اشاره: هفته پیش دوست عزیزم جناب حامدی با لطف و سماحت خاص خود مرا برای شرکت در نشستی با عنوان «انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آذری های جهان» در تبریز دعوت کرد. از صمیم قلب مشتاق حضور در این نشست بودم و یادداشت برداری های اولیه برای ارائه نظر در این نشست را هم انجام دادم. اما قضا بر عدم حضورم رقم خورده بود. در هر حال تلخیص متنی را که قصد ارائه اش به محضر دوستان داشتم را برای نشر به سایت تبریز بیدار تقدیم می کنم.


در مورد تاثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان جمهوری آذربایجان و نیز تمام مسلمانان جهان به طور عموم می توان بحث را به دو شیوه ارائه داد. نخست در مورد تاثیر انقلاب اسلامی بر آنها سخن گفت و دوم نقشی که ما به عنوان فعالان انقلاب اسلامی در این تاثیر گذاری داشته ایم را بررسی کرد.  این تقسیم بندی با در نظر گرفتن این پیش فرض ارائه شده است که انقلاب اسلامی به ذات خود با توجه به مبانی و خواستگاه های اعتقادی اش دارای جوهره ای فعال و گیرا است و نسیم آن پیش از آن که پای انقلابیان ایران به نقاط دیگر جهان گشوده شود، توانسته است روح و فطرت اسلامی مسلمین کشورهای مختلف را بنوازد.
 

با چنین نگاهی اگر بحث خود را معطوف به نوع نخست تاثیر گذاری انقلاب کنیم بی شک بحث جز ایجاب و تعریف و ثنای انقلاب در مسائلی که اتفاقا ما نقشی در آن نداشته ایم و هم اکنون با این ثناگویی ها در واقع به صورت غیرمستقیم با مغالطه بین انقلاب و انقلابیان مدح خود را می کنیم نخواهد بود. اما اگر در مورد نقشی که ما به عنوان انقلابیان و طرفداران انقلاب و یا به عبارت دیگر فعالان انقلابی در تاثیر گذاری  انقلاب بر سایر ملل مسلمان به سخن بنشینیم بحث سمت و سوی دیگری می تواند داشته باشد. در این صورت می توان به نوع نگاهی که به انقلاب، چیستی تاثیرگذاری انقلاب، ملاک های سنجش این تاثیرگذاری و هدف و غایت تاثیرگذاری داریم را بررسی کرد.
 

اما در مورد رابطه انقلاب اسلامی و مسلمانان قفقاز می توان چنین ادعا کرد که انقلاب اسلامی بسیار پیشتر از انقلابیان به آن سوی ارس رسیده بوده است و نمی توان فضل رساندن انقلا ب را برای انقلابیان در نظر گرفت، اما آن چه مسلم است اقدامات و فعالیت های بعدی انجام یافته در این سرزمین بی شک تاثیر گذار بود.
 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۳
مسعود صدرمحمدی

با پروفسور داداش اف در سفرم به باکو آشنا شدم. مردی به غایت باوقار، باسواد و آگاه. به طرز جالبی شیفته سینمای ایران است. شاید روزی خاطره دیدارم با او را منتشر کنم تا به عمق حس خجالتی که نسبت به بی تفاوتی مسئولان فرهنگی کشور به شیفتگان فرهنگ ایرانی و اسلامی در برابر او حس کردم پی ببرید. فعلا همین مصاحبه برای فهم نوع دید او کافی است.

...

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پروفسور آیدین داداش‌اف (Aydın Dadaşov) از جمله اساتید شناخته شده عرصه و نویسندگی، فیلم‌سازی و فیلم‌نامه‌نویسی در جمهوری آذربایجان است. وی متولد 1952 است و پس از پایان تحصیلات متوسطه در باکو وارد دانشگاه دولتی آذربایجان در رشته اقتصاد می‌شود. او سپس برای ادامه تحصیل به سن‌پطرزبورگ مراجعت می‌کند و در دانشکده درام‌نویسی دانشگاه دولتی تئاتر و موسیقی این شهر مشغول به تحصیل می‌شود. وی سپس تحصیلات خود را در رشته فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی در دانشگاه دولتی مسکو ادامه می‌دهد و از این دانشگاه فارغ التحصیل می‌شود. وی استاد دانشگاه هنر مسکو بوده که پس از استقلال جماهیر، به آذربایجان مراجعت می‌کند و در دانشگاه دولتی باکو به تدریس کارگردانی، فیلم‌نامه‌نویسی، نقد فیلم و فلسفه فیلم می‌پردازد.

آیدین داداش اف

داداش‌اف مولف 20 اثر علمی در حوزه سینما، تلویزیون و فلسفه است و در تهیه 33 فیلم سینمایی و تلویزیونی همکاری داشته است. وی در سال 2005 نشان افتخار خدمت به هنر و نیز جایزه دولتی جمهوری آذربایجان را کسب کرده است. وی نزدیک به 20 سال است که بر موضوع سینمای ایران تمرکز دارد و سعی می‌کند تا سینمای ایران را مطالعه کرده و با توجه به نوآوری و بدیع بودنش آن را مورد توجه دانشجویان و سایر متخصصان هنر سینما قرار دهد. برای همین هم در این مدت با رایزنی‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، سن‌پطرزبورگ، داغستان و باکو مراوده داشته است تا از وضعیت و چندو چون جدیدترین فیلم‌های ایرانی مطلع شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۷
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت نخستین بار در سایت تخصصی پیشینه و بعد در سایت کتابخانه مجلس منتشر شد.

...

اگر چه تمدن اسلامی گستره جغرافیای وسیعی به پهنای غرب و قلب آفریقا تا پشت دیوارهای چین و نواحی جنوبی شبه قاره هند را تحت پوشش خود قرار داده، اما در طول تاریخ دو چهره ایرانی و عثمانی از مهمترین نمایندگان آن بوده اند.

سیمای ایرانی تمدن اسلامی جغرافیای شرقی این تمدن را در بر گرفته و سیمای عثمانی بخش مرکزی و غربی جهان اسلام را شامل شده است. این دو اگر چه تارهای یک ساز به شمار آمده اند، اما بخش بزرگی از تاریخ خود را به ناهمسازی و تعارض با یکدیگر سپری نموده‌اند. طبیعی است که این ناهمگنی ها اگر چه برای دوستان خودی بسیار دلخراش بوده، اما برای دشمنان مشترکی که همواره چهره مرموز و پشت صحنه آنها را در دوسوی قصه شاهدیم آهنگی گوش نواز بوده است. این ناهم‌آهنگی ها گاه تاجایی پیش رفته است که مردمان این دو منطقه دچار بی خبری از همدیگر شده و زمینه مساعدی برای سواستفاده های دیگران فراهم شده است.

با این همه این دو قدرت در بسیاری از فرازهای تاریخ در فضای داد و ستد با هم و تاثیرگذاری متقابل بر یکدیگر بوده اند. در این بین ادبیات هر دوی این پهنه های جغرافیایی می تواند شاهد این حقیقت تاریخی باشد. با فرا رسیدن قرن نوزدهم میلادی در حالی که حکومت های ایران و عثمانی دوره رخوت و رکود را سپری می کردند، حوزه تمدنی اروپا که رقیب و دشمن مشترک ایران و عثمانی بود، قدم در دوره قدرت و تاثیرگذاری بر رقبای قدیمی خود گذاشته بود. این در حالی بود که با گسترش فناوری هایی چون چاپخانه و تلگراف، وسعت ارتباطات افزایش یافته و طبقه جدیدی در هر دو سوی مرزها که سخنان جدیدی در ساحت های مختلف فکری داشتند ایجاد شده  بود. این گروه که با نام هایی هم چون متجددان و منورالفکران و… شناخته می شدند با رواج عقاید نوین سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عرصه های مادی و معنوی جوامع خود را متاثر کرده، مناسبات اجتماعی و فردی را دچار تحول می نمودند. این سیر که نقطه اوج آن در ابتدای قرن بیستم بود، هم در ایران و هم در عثمانی تاثیرات و تغییرات تاریخی فراوانی را بر جای گذاشت.

این مشابهت ها تصادفی نبوده، بی گمان از یک روند مشترک عمومی مایه می گیرند و حکایت از وابستگی تاریخ دو کشور با هم دارند. جریان های فکری و جنبش های اجتماعی دو کشور نیز در برهه زمانی مورد نظر تاثیرات متقابل زیادی بر روی هم داشته اند و در این میان سهم عثمانی در انتقال وجوه مختلف تمدن غربی و امواج نوگرایی به ایران قابل توجه و مطالعه است.

از جمله کتابهایی که در این زمینه نگاشته شده است کتاب دو جلدی «ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم»است که در بیش از هزار و پانصد صفحه به مطالعه مقایسه ای سیر فعالیت های جریان روشنفکری در ایران و عثمانی می پردازد.

این کتاب که به قلم رحیم رئیس نیا از پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و ترکیه است که علاوه بر پی جویی اندیشه های روشنفکران ایران دوره قاجاری در پایتخت عثمانی به شرح و تبیین مبسوط دیدگاه های جریان روشنفکری عثمانی پرداخته است.در مجال حاضر به معرفی و بررسی محتوای این اثر ارزشمند خواهیم پرداخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۱۸:۵۶
مسعود صدرمحمدی