فضاسازی شیعه سنی در خاورمیانه و بازتاب آن در جمهوری آذربایجان
مقاله ای است به قلم کنعان روشن اوغلو، روزنامه نگار و تحلیلگر جمهوری آذربایجان و بایرام بالجی، روزنامه نگار و تحلیلگر ترکیه در مورد تاثیرات تحولات منطقه خاورمیانه بر اجتماع و فرهنگ جمهوری آذربایجان.
این مقاله به زبان انگلیسی و با عنوان «Shia-Sunni Sectarianism in the Middle East and Its Echo in Azerbaijan» که در سایت موسسه کارنگی روسیه منتشر شده بود. لینک متن اصلی را در زیر مقاله آورده ام.
................................................................................................................
آذربایجان تنها جمهوری شوروی سابق است که پس از فروپاشی شوروی در آن نسبت جمعیتی مذاهب بین شیعیان و سنیان به صورت 65 به 35 تقسیم شده است. این ویژگی ریشه در تاریخ این کشور دارد که در آن به مدت چند قرن صفویان شیعه و عثمانیان سنی برای برتری مذهبی و سیاسی بر یکدیگر در این منطقه مبارزه پرداختند. با این حال، از آغاز قرن 19 به بعد، نه ایرانیان و نه عثمانی قادر به اعمال نفوذ در آذربایجان نشد چرا که همه قفقاز جنوبی توسط روسیه سقوط کرده و تحت کنترل یک قدرت سوم قرار گرفت. با توجه به سلطه طولانی روسی و شوروی بین سال های 1828 و 1991 که سکولاریسم توان یافته و جنبشی محلی که با نام «معارف پروری» (maarifçilik) ظهور کرد، قرائت کهن شیعه و سنی در منطقه اهمیت پیشین خود را از دست داد. در نتیجه، با گذر زمان تمایز بین اسلام شیعی و سنی تا حد زیادی برای عموم مردم مبهم بود.
با این حال، با پایان اتحاد جماهیر شوروی و اتصال مجدد و تدریجی جمهوری آذربایجان و سایر نقاط جهان اسلام احساس تفاوت بین شیعه و سنی در میان مسلمانان آذربایجانی نیز بروز کرد. اکنون نگرانی عمده ای که در جمهوری آذربایجان وجود دارد تاثیر پذیری روابط سنتی هماهنگ بین شیعه و سنی در این کشور است که به تبع اقدامات مخربی که برای تشدید تقسیم شیعه و سنی در جهان اسلام، مانند ظهور دولت اسلامی در عراق و خاورمیانه، و یا داعش در سوریه و عراق است.
کنعان روشن اوغلو
گسستن از حکومت مسکو برای جمهوری آذربایجان همانند سایر ملل مسلمان جماهیر شوروی یک نقطه عطف برای برقراری روابط با جهان اسلام بود. این تجدید حیات اسلامی در سراسر کشور مسئله ای تابع از تأثیراتی بود که از ایران، ترکیه و برخی از کشورهای عربی در داخل کشور ایجاد می شد. با توجه به این نکته این تاثیرات در کنار توسعه و رشد داخلی دینداری در آذربایجان به صورت ضمنی موجبات گرایشات فرقه گرایانه در کشور نیز شد که در ادامه موجبات نگرانی برای مقامات دولتی جمهوری آذربایجان را فراهم آورده است. به بیان دیگر ایجاد پیوندهای جدید میان مسلمانان آذربایجان با مسلمانان ایران، ترکیه و خلیج فارس اگرچه به تنوع و حتی غنی سازی اندیشه های اسلامی مردم کمک کرده است با این حال، در عین زمان، یک نتیجه غیر مستقیم از همکاری جدید اسلامی میان اسلام محلی و جهانی در آرذبایجان ایجاد شد و آن تحریک دوباره انقسام قدیمی بین شیعه و سنی بود که در اثر چند دهه تبلیغات ضد اسلامی تا حد زیادی برای پیروان هر دو مذهب شیعه و سنی فراموش فراموش شده بود. در حالی که دانشجویان آذربایجان در سایه مطالعات و تحصیلات خود در قم، مشهد و دیگر شهرهای عمده مقدس شیعه ایده ها و اندیشه های جدید شیعی را فرا می گرفتند، نهادهای تبلیغ دینی ترکیه با استفاده از از سازمان های خصوصی این کشور سعی در گسترش آگاهی و درکی جدید از اندیشه و شعور سنی در آذربایجان بودند. علاوه بر این دو مذهب که به صورت سنتی همواره در آذربایجان فعال بوده اند، طریقت سومی نیز که درمقایسه با آن دو جدید و تا حدی بیگانه از سنت های محلی بود ایجاد شد: سلفی گری.
این عنصر جدید اسلامی به عنوان یک نتیجه از ارتباطات مذهبی بین دانشجویان و دانش پژوهان آذربایجان با کشورهای حاشیه خلیج فارس به آذربایجان وارد شد. هم اکنون نهاد اسلامی کشور تحت رهبری شیخ الاسلام و کمیته دولتی امور دینی تمام تلاش خود را برای مهار این فرقه گرایی و تبیین مناسب و سازگارسازی آن با سیاست سکولارسازی کشور مصروف می کنند. سیاست دینی دولت اساسا بر مبنای تقسیم به شیعه و سنی است و دولت هیچ علاقه ای برای قبول یک گروه مذهبی جدید دیگر ندارد.[1]
الهام علی اف رییس جمهور آذربایجان و همسرش در بازدید از مسجد اژدر بی
با این حال علی رغم حساسیت قابل توجهی که دولت جمهوری آذربایجان به مسئله بسیار ظریف روابط میان مذاهب شیعه، سنی و سلفی وجود دارد اما در میان رهبران هر سه گزوه مذهبی حساسیت ویژه ای نسبت به اینتقسیم بندی ها وجود ارد که به میان باورمندان هر مذهب تزریق میشود. با این وجود متاسفانه شاهد آن هستیم که وضعیت خفیف غیرانگاری هم دیگر از سوی میان مذاهب در آذربایجان، در نتیجه فرقه گرایی در حال رشد در خاور میانه هر روز بدتر و بدتر می شود.
وخیم تر شدن مناقشه سوریه و تحول تدریجی آن به یک درگیری فرقه ای، ده ها تن از مبارزان جمهوری آذربایجان را به خود جلب کرد. فیلم های مختلفی که در شبکه های اجتماعی و یوتیوب منتشر می شود نشان دهنده مشارکت افرادی از جمهوری آذربایجان در جنگ داخلی سوریه است. براساس گزارش های موجود بیش از 200 تن از اهل سنت آذربایجان در سال 2013 در قالب نیروهای موسوم به جهادی در این کشور علیه ارتش سوریه در حال جنگ بوده اند که تا کنون 30 نفر از آنان کشته شده اند. به گفته روزنامه نگاران جمهوری آذربایجان، اکثر مبارزان آذربایجانی ضمن پیوستن به جبهه النصره در صفوف داعش نیز حضور قابل توجهی دارند. ز سوی دیگر اگرچه شایعاتی مبنی بر حضور برخی ازاسلام گرایان شیعه آذربایجان برای حمایت از بشار در سوریه وجود دارد، اما تا کنون این مسئله تایید نشده است.
ظهور ناگهانی داعش در عراق و تشنج هایی که در موصل و سایر شهرهای آن کشور ایجاد کرد استرس و نگرانی بسایری را در میان رهبران شیعه آذربایجان ایجاد کرده است چرا که مسئله عراق برای آنان از جهات مختلفی بسیار مهمتر از سوریه است. در واقع، عراق در بسیاری از جهات شباهت قابل توجهی به آذربایجان دارد. از نظر مذهبی، شیعیان آذربایجان و شیعیان عراق بسیار شباهت دارند، در حالی که تفاوت قابل توجهی بین شیعیان آذربایجان و علویان سوریه که شاخه ای از شیعه به شمار می روند وجود دارد. شیعیان آذربایجان و عراق در حجم قابل توجهی از آیت الله سیستانی به عنوان یک رهبر روحانی مشترک تبعیت می کنند. آیت الله سیستانی که در عراق به عنوان رهبر اصلی شیعیان شناخته می شود در آذربایجان نیز تعداد قابل ملاحظه ای پیرو دارد. علاوه بر این، بسیاری از اماکن مقدس و مورد احترام شیعیان سراسر جهان، از جمله شیعیان آذربایجان، در عراق قرار دارد. با در نظر گرفتن چنین وضعیتی درگیری های عراق که به عنوان درگیری های فرقه ای تبلیغ می شود، دارای پتانسیل بیشتری برای جذب شیعیان آذربایجان است. تا کنون چند تن از شیعیان آذربایجان فراخوان آیت الله سیستانی به مبارزه با شورشیان داعش را لبیک گفته اند، و می توان چنین اظهار کرد که در صورت تداوم و توسعه درگیری های خاورمیانه بر اساس مناقشات مذهبی شاهد حضور بیشتر آذربایجانی ها در این درگیری ها خواهیم بود.
به منظور محدود کردن مشارکت شهروندان آذربایجانی در درگیری های سوریه و احتمالا بعدها در عراق شیخ الاسلام الله شکور پاشازاده، به عنوان بزرگترین مقام مذهبی در آذربایجان، با صدور یک بیانیه ای در ژانویه 2014 دو نکته اساسی را مورد توجه قرارداد:نخست آن که درگیری های سوریه یک جنگ مقدس و جهاد نیست ودوم آن که افرادی که در آن جنگ می میردند را نمی توان به عنوان شهید و فردی که در راه اسلام کشته شده است دانست. اصلی ترین هدف صدور این بیانیه منصرف کردن متدینان جمهوری آذربایجان از مشارکت در درگیری های خاورمیانه بود. در عین حال از آغاز سال 2013 سرویس های امنیتی جمهوری آذربایجان به طور قابل توجهی نظارت خود بر گروه های سلفی را افزایش داده و سلفیانی که در سوریه حاضر شده و یا قصد حضور داشتند را دستگیر و زندانی کرده است.
تصویر منتسب به یکی از تروریست های داعش تبعه آذربایجان در شبکه های اجتماعی
واکنش مقامات مذهبی غیر حکومتی نیز تا کنون در مورد مسائل عراق به طور کلی محتاطانه و ملایم بوده است. حاج ایلقار ابراهیم اوغلو و حاج شاهین حسنلی، از شخصیت های شناخته شده و با نفوذ شیعه در جمهوری آذربایجان تلاش کرده اند تا با فروکاستن از جنبه های فرقه ای جنگ عراق امکان تنش های احتمالی ای که می تواند در جمهوری آذربایجان نیز رخ دهد را به حداقل برسانند. آن ها در عین حال نسبت به مورد حمله قرار گرفتن عتبات مقدسه شیعه در عراق توسط داعش هشدار داده اند. در برابر بیانیه و اظهارات قامت سلیمان اف، با نفوذ ترین رهبر سلفی در آذربایجان، نیز جالب و حتی تعجب آور بوده است. او به وضوح اقدامات داعش را محکوم کرد و گفت که این جنبش خطری برای کل منطقه به شمار می آید. سلمان اف اعلام کرد که داعش نماینده اسلام به شمار نمی آید. با وجود این اظهارات معقول و محتاط که زا سوی رهبران هر دو گروه سنی و شیعه بیان می شود اما چت های رسانه های اجتماعی و بحث و گفتگوهای انجام شده در فضای مجازی نشان می دهد مباحثات فرقه ای در مورد مسائل روز در میان آذربایجانی ها بسیار داغ و به روز است.
در مجموع چنین می توان گفت که پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در جمهوری آذربایجان حساسیت روشن نسبت به مسائل اسلامی ای که در کشورهای خاورمیانه مطرح شده است وجود داشته است که یکی از این موضوعات اساسی همانند تمام کشورهای خاورمیانه تقسیم بندی شیعه و سنی است. البته باید گفت که فضای سکولار میراث مانده از زمان اتحاد جماهیر شوروی در جمهوری آرذبایجان همچنان قوی است و این مسئله اکثریت مسلمانان آذربایجان را تا حد زیادی در برابر درگیری های فرقه ای خاورمیانه حفظ میکند. از سوی دیگر رهبران مذهبی فعال در آذربایجان نسبت به تبعات این درگیری ها آگاه بوده در حال تلاش برای محدود کردن تاثیر بر فرقه گرایی شیعه و سنی در آذربایجان هستند. اقدامات پیشگیرانه آنان در مورد جنگ سوریه تا حدودی موفق بود، چرا که فضای علویان سوریه فضایی متفاوت از شیعاین آذربایجان است. اما با کشانده شدن درگیری ها به عراق که می تواند نشان دهنده اختلافات مذهبی موجود در جمهوری آذربایجان نیز باشد خطر بیشتری فضای شیعیان و اهل تسنن آذربایجان را تهدید می کند و فرقه گرایی های موجود در خاورمیانه را تا جمهوری آذربایجان امتداد میدهد.
[1] اگرچه نویسندگان مقاله پیش رو سخن از عدم تمایل حکومت جمهوری آذربایجان بر ظهور فرقه ای جدید در فضای دینی آذربایجان گفته اند اما بررسی ها نشان می دهد که در دهه 90 با توجه به عدم شناخت مقامات دولتی از پدیده سلفی گری، نیاز کشو به کمک های مالی شیوخ خلیج فارس و هراس از قدرت روز افزون تشیع در کشور فضا را برای فعالیت های سلفیان و سنیان ترکیه ای فراهم کرده اند. چندی پیش رافق علی اف، رئیس سابق کمیته امور دینی جمهوری آذربایجان در مصاحبه با رسانه های آذری جزئیات قابل توجهی از همکاری جریان وهابی با سرویس های امنیتی کشورهای عربی افشا کرد.
رافق علی اف گفت: حامیان مالی جریان وهابی در آذربایجان بسیار بودند. بنیاد های عربی ماند عربستان سعودی، کویت و قطر اصلی ترین این بنیادها بودند که در سال های اخیر تا جای ممکن امکان فعالیت ازاین بنیاد ها گرفته شد و هم اکنون تنها بنیاد مالی عربستان در حال فعالیت است.
وی در مورد همکاری های این گروه ها با سرویس های امنیتی عربی نیز گفت: سلفی ها با بهانه سفر حج به عربستان می روند و در آنجا با معرفی خود به سرویس های عربی تحت تعلیم قرار می گیرند. وظیفه آنها ترویج این جریان فکری در آذربایجان و قفقاز شمالی است.
رئیس سابق کمیته امور دینی جمهوری آذربایجان با تایید این مطلب که جریان وهابیت از سال ها پیش در این کشور مشغول به فعالیت بوده است ادامه داد: من گزارش های مختلفی در این مورد به شخص حیدر علی اف می دادم. اما حیدر علی اف بر این اعتقاد بود که نباید اجازه داد شیعه یا سنی یکی بر دیگری در کشور ارجحیت پیدا کند و باید شرایط ایجاد کرد که این دو در حالت موازنه با هم باشند.
لینک متن فارسی: http://tabrizebidar.ir/news/41357
لینک متن اصلی: http://carnegie.ru/eurasiaoutlook/?fa=56032#comments