هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

۱۱ مطلب با موضوع «جمهوری آذربایجان» ثبت شده است

یادداشتم در مورد مساله نقد تاریخ نگاری جمهوری آذربایجان که در شماره دوم ماهنامه صبح تبریز منتشر شد.

...

اگرچه دوره اشغال و تصرف اراضی یک کشور و دوره پیش از آن در حیطه کاری سیاست مداران و نظامیان است اما حفظ و پایداری این تصرفات یعنی دوره پس از جنگ-اگر اتفاق بیافتد- دوره انجام وظیفه مورخان و نخبگان است. چراکه نسل های پس از نسل جنگ زده تنها راه ارتباطی شان با گذشته خود همین کتاب هایی است که به قلم نویسندگان و مورخان تولید می شود. بنابراین هر کشوری که توان بیشتری برای تولید تاریخ و ایجاد مبانی نظری اشغال اراضی کشوری دیگر را داشته باشد در حفظ تصرفات خود تواناتر نیز خواهد بود.

جمهوری آذربایجان و سایر سرزمین های قفقاز نیز از این قاعده مستثنی نبوده اند. این اراضی با وجود اینکه در گذر تاریخ همواره تحت حکومت ایران بوده اند در یک دوره تاریخی که ایران از ضعف شدید در تمام قسمت های حکومتی زجر می کشید توسط همسایه شمالی ایران تصرف شدند و طی دو معاهده که خوشبختانه متن آنها و نیز سیر فرآیند سیاسی نوشته شدن آنها با میزان قابل توجهی از جزئیاتش ذکر شده است از سرزمین های مادری خویش بریده شده و به واحد سیاسی جدیدی الحاق شدند. حفظ این اراضی با توجه به اهمیت جغرافیایی – سیاسی ای که برای حکومت روس داشت ، با وجود تغییرات عمیقی که در هیئآت حاکمه حکومت روس اتفاق افتاد اما همواره مد نظر حکومت مرکزی بوده اند و هیچ کدام از این حکومت ها راضی به از دست دادن این مناطق و حتی تضعیف حضور در این مناطق نشده اند .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۴ ، ۱۴:۵۰
مسعود صدرمحمدی

مصاحبه روزنامه "یئنی مساوات" جمهوری آذربایجان با من در موضوع تاثیر توافق هسته ای وین بر سیاست داخلی ایران. این مصاحبه روز 24 ژوئیه 2015 در صفحه 8 این روزنامه و سایت آن منتشر شد.



İranlı analitik Məsud Sədr hesab edir ki, bu anlaşma ilə ölkənin qarşıdakı 10 illik siyasət binasının kərpicləri kəsilməyə başlayıb...

İranla “altılıq” ölkələri arasında nüvə anlaşması İslam Respublikasında siyasi və hərbi dairələrdə birmənalı qarşılanmadı. Ali dini lider bu prosesə dəstək versə də, anlaşmadakı bəzi müddəalar, xüsusən də raket mərkəzlərinin təftişə açılması hərbi dairələrin etirazına səbəb olub. Bir neçə gün əvvəl SEPAH-ın komandiri İbrahim Cəfəri bu müddəanın İran üçün “qırmızı xətt” olduğunu və raket mərkəzlərinin təftişinə icazə verməyəcəklərini açıq şəkildə bəyan edib.



Bundan başqa, İranın ABŞ-la yaxınlaşmadan sonra Yaxın Şərq siyasətində dəyişikliyin olacağı ilə bağlı iddialar da ortaya atılıb. Doğrudur, bu cür iddialar təkzib olunur. İranlı jurnalist, siyasi prosesləri tədqiq edən araşdırmaçı Məsud Sədr deyir ki, İranla “altılıq” ölkələri arasında anlaşma yeni imkanlar yaratması və ən əsası, sülh gətirməsi baxımından İran xalqı üçün əvəzedilməz hadisədir. Ancaq onun sözlərinə görə, bu anlaşma ölkə daxilində siyasi qüvvələr arasında ciddi fikir ayrılıqlarına da səbəb olub. 

İran insanı xatırlayır ki, 80 il əvvəl Rusiya və Britaniya İran dövlətinə xəbər vermədən bu ölkəni öz aralarında bölürdü, yaxud 60 il öncə ABŞ kəşfiyyatı bir gecədə İranın ən çox sevilən baş nazirini devirirdi və hətta 40 il əvvəl İran şahı ABŞ prezidenti qarşısında necə müti davranırdı: "Bu tarixi təcrübələri yaddaşında saxlayan bir xalq əlbəttə ki, indi öz təmsilçilərini masanın bir tərəfində və dünyanın 6 gücünü masanın o biri tərəfində görəndə müəyyən dərəcədə sevinib və hətta güvənir. Ona görədir ki, bu 12 ildə müxtəlif siyasi cərəyanlar iqtidara gəlsələr də ən gərgin vaxtlarda belə müzakirə prosesinə qarşı pozitiv mövqedən yanaşıblar. H. Ruhanı isə seçki kampaniyalarında bu çıxılmaz və sonu olmayan bir dalanda dayanan məsələni çözəcəyinə söz verib və hakimiyyətinin ilk aylarından bu işə əmək sərf etdi".
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۵۶
مسعود صدرمحمدی

مقاله ای است به قلم  کنعان روشن اوغلو، روزنامه نگار و تحلیلگر جمهوری آذربایجان و بایرام بالجی، روزنامه نگار و تحلیلگر ترکیه در مورد تاثیرات تحولات منطقه خاورمیانه بر اجتماع و فرهنگ جمهوری آذربایجان.

این مقاله به زبان انگلیسی و با عنوان «Shia-Sunni Sectarianism in the Middle East and Its Echo in Azerbaijan» که در سایت موسسه کارنگی روسیه منتشر شده بود. لینک متن اصلی را در زیر مقاله آورده ام.

................................................................................................................


آذربایجان تنها جمهوری  شوروی سابق است که پس از فروپاشی شوروی در آن نسبت جمعیتی مذاهب بین شیعیان و سنیان به صورت 65 به 35 تقسیم شده است.  این ویژگی ریشه در تاریخ این کشور دارد که در آن به مدت چند قرن صفویان شیعه و عثمانیان سنی برای برتری مذهبی و سیاسی بر یکدیگر در این منطقه مبارزه پرداختند. با این حال، از آغاز قرن 19 به بعد، نه ایرانیان و نه عثمانی قادر به اعمال نفوذ در آذربایجان نشد چرا که همه قفقاز جنوبی توسط روسیه سقوط کرده و تحت کنترل یک قدرت سوم قرار گرفت. با توجه به سلطه طولانی روسی و شوروی بین سال های 1828 و 1991  که سکولاریسم توان یافته و جنبشی محلی که با نام «معارف پروری» (maarifçilik) ظهور کرد، قرائت کهن شیعه و سنی در منطقه اهمیت پیشین خود را از دست داد. در نتیجه، با گذر زمان تمایز بین اسلام  شیعی و سنی تا حد زیادی برای عموم مردم مبهم بود.

 

 با این حال، با پایان اتحاد جماهیر شوروی و اتصال مجدد و تدریجی جمهوری آذربایجان و سایر نقاط جهان اسلام احساس تفاوت بین شیعه و سنی در میان مسلمانان آذربایجانی نیز بروز کرد. اکنون نگرانی عمده ای که در جمهوری آذربایجان وجود دارد تاثیر پذیری  روابط سنتی هماهنگ بین شیعه و سنی  در این کشور است که به تبع اقدامات مخربی که برای تشدید تقسیم شیعه و سنی در جهان اسلام، مانند ظهور دولت اسلامی در عراق و خاورمیانه، و یا داعش در سوریه و عراق است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۶
مسعود صدرمحمدی

یادداشتی در ضرورت مطالعات جهان اسلام در مناطق غیرعربی که در سایت تبریز بیدار منتشر شد.

........................................................................................

پس از پایان دوران دفاع مقدس و آغاز جدی فعالیت های فرهنگی در میان نیورهای فرهنگی و فکری انقلاب اسلامی گروهی کوچک از این نیروها پای در میدان مطالعات و فعالی های بین المللی گذاشتند. با توجه به اولویتی که این نیروها برای فعالیت ها و مطالعات در عرصه جهان اسلام قایل بودند این گروه با عنوان غیر رسمی «بچه های جهان اسلامی» مشهور شدند. اکنون پس از گذشت بیش از 20 سال از فعالیت و مطالعه این نیروها و پای به میدان گذاشتن نیروهای تازه نفس می توان به مطالعه انتقادی و جزئی نگرانه این فعالیت ها پرداخت. این نگاه انتقادی را به طور عمده می توان در دو حوزه کیفیت شناخت و جغرافیای شناخت پی گرفت. در نوشتار پیش رو تنها به حوزه دوم یعنی جغرافیای مطالعات «بچه های جهان اسلامی» خواهیم پرداخت و با اشاره به تحولات مناطق پیرامونی کشور به اولویتی مطالعاتی پیشنهاد خواهد شد.

 

توجه در آثار منتشر شده و نیز اقدامات انجام یافته توسط فعالان جهان اسلامی می تواند انسان را به این نتیجه هدایت کند که این فعالیت ها به شدت دچار عربی زدگی است. در واقع تبادر ذهنی فعالان از جهان اسلام جهان عرب بوده است. این عربی زدگی تا به حدی است که فعالان و کارشناسان انگشت شمار سایر نواحی جهان اسلام خود را در اکثر مواقع در شمار کارشناسان جهان اسلام ندانسته و در ردیف کارشناسان و مطلعان اروپا و آمریکا دانسته اند. (البته باید فعالیت های مقطعی در مورد بوسنی را که تحت تاثیر جنگ بوسنی ایجاد شده بود و توانست تنها شمار انگشت شماری از فعالان عرصه جهان اسلام را به خود جذب کند را می توان مستثنی دانست.)

 

در ریشه شناسی این وضعیت می توان به تاسی از اروپایی ها و یا تحت تاثیر آنها قرار گرفتن در ترادف جهان اسلام و جهان عربی اشاره کرد. البته در این که کانون های تاثیر گذار جهان اسلام و عموما کل جهان امروز در منطقه عربی واقع شده اند سخنی گزاف نیست اما غفلت از تحولات در مناطق پیرامونی غیر عربی کشور و عدم توجه به فاکتور اسلامیت در این مناطق کاملا مشهود است.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۵
مسعود صدرمحمدی

ادامه پرونده گولن

...

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، جریان فتح الله گولن از نفوذ قابل توجهی در قفقاز و آسیای میانه برخوردار است. پس از حوادث اخیر ترکیه جمهوری‌های مسلمان جماهیر سابق شوروی که پیش از این با روی باز پذیرای جریان گولن بودند اکنون با سوءظن به این جریان نگاه می‌کنند. در گفت‌وگویی که در زیر می‌آید این موضوعات با کنعان روشن اوغلو، روزنامه نگار و پژوهشگر جمهوری آذربایجان به مذاکره گذاشته شده است.

*تسنیم: به نظر شما جمهوری آذربایجان و آسیای میانه به چه علتی برای جریان گولن اهمیت پیدا کرده است. چرا آن‌ها حجم قابل توجهی از توان و فعالیت‌های خود را متوجه این منطقه کرده‌اند؟

جریان گولن و یا اگر از عبارت خودشان استفاده کنیم «حرکت خدمت» اگر چه در ترکیه ایجاد شد اما دوره اصلی گسترش آن مربوط به دوران فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیست شوروی بود. با از بین رفتن این اتحادیه 15 جمهوری تشکیل شدند که از این تعداد 6 جمهوری مسلمان بود و علاوه بر آن در خود روسیه هم جمعیت قابل توجهی از مسلمانان زندگی می‌کردند که این مسلمانان به لحاظ زبانی ترک زبان شناخته می‌شوند. با در نظر گرفتن ملاحظات دینی و ملی طبیعی بود که ترکیه به راحتی توان نفوذ در این مناطق را داشته باشد. چرا که با از بین رفتن اتحاد جماهیر شوروی حس ملی‌گرایی در این کشورها به شدت رشد کرده بود و از سوی دیگر این جمهوری‌های کوچک نیازمند حامیان خارجی بودند. در چنین شرایطی این کشورها رو به سوی دولت‌های مسلمان و ترک کردند.

در این دوره زمانی بنا به ادعاهایی با همکاری و حمایت ایالات متحده جریان گولن توانست که برای حضور خود در این مناطق زمینه پیدا کرده و حاضر شود. زمان بسیاری طول نکشید که این جریان در جمهوری‌های مسلمان تازه تاسیس شوروی دارای مدارس، موسسات آموزش آزاد، خوابگاه‌های دانشجویی، روزنامه، شبکه تلویزیونی و تعداد قابل توجهی شرکت‌های تجاری شد.

کنعان روشن اوغلو

در سال‌های پایانی دهه 90 و سال‌های آغازین قرن حاضر جریان فتح الله گولن توانست 10ها مدرسه برای خود در این کشورها داشته باشد. از جمله بر اساس تحقیقاتی که انجام شده می‌توان به 28 مدرسه در قزاقستان، 24 مدرسه در استان‌های مختلف فدراسیون روسیه، 18 مدرسه در ازبکستان، 15 مدرسه در ترکمنستان، 14 مدرسه در جمهوری آذربایجان و 11 مدرسه در قرقیزستان اشاره کرد. علاوه بر این کشورها می‌توان به 4 مدرسه این جریان در آلبانی و مغولستان، 5 مدرسه در اوکراین و رومانی، 2 مدرسه در مولداوی و یک مدرسه در عراق، افغانستان، گرجستان، پاکستان، بنگلادش، مقدونیه، مجارستان، لیبی، آفریقای جنوبی، سودان، اندونزی، تایلند و تایلند اشاره کرد.

بر اساس برخی اطلاعات گولن برای راه‌اندازی این مدارس در کشورهای مختلف از حمایت کشورهای غربی برخوردار بوده است و بر اساس گزارش‌های منتشر شده در خود ترکیه این مدارس علاوه بر انجام فعالیت‌های آموزشی، فعالیت‌های دینی برای جذب طرفداران به جریان و نیز کشف موقعیت‌های جدید اقتصادی فعالیت داشته است.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۲
مسعود صدرمحمدی

در مورد شخصیت و کیستی فواد آونی در میان روزنامه نگاران ترکیه حرف و حدیث فراوانی است اما به هر حال مقالاتی که در این اواخر در مورد جریان گولن و نوع تفکر آنها در مورد ایران و تشیع منتشر کرده است را نمی توان نادیده گرفت. این بخش نخست است و بخش دوم نیز چند روز دیگر ان شا الله منتشر خواهد شد.

...


به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فواد آونی، نویسنده و روزنامه نگار مشهور ترکیه در سلسله مقالاتی که با تازگی با نام «جماعت گولن و ایران هراسی» منتشر کرده است به بررسی جنبه‌های جدیدی از فعالیت‌های جریان گولن علیه ایران و انقلاب اسلامی اشاره کرده است.

آونی در این سلسله مقالاتی که در رسانه‌های مختلف ترکیه بازتاب قابل توجهی داشته است با اشاره به این که جماعت گولن با استفاده از توان رسانه‌ای خود هر سفیدی را سیاه و هر بدی را می‌تواند خوب جلوه دهد با اشاره به مخالفت این جریان با ایران می‌نویسد: «زمانی که ترکیه در تابستان امسال با درگیری‌های داخلی و تظاهرات‌های حوادث پارک گزی مواجه شد، جماعت -گولن- تمام تلاش خود را برای پیدا کردن یک دست خارجی و نشان دادن این اتفاقات به عنوان یک نوطئه از سوی دشمنان خارجی به کار برد. طبیعی بود که مقصود آنان از این دشمن، ایران است. آنان حتی این حوادث داخلی را در ارتباط با حوادث سوریه تحلیل کرده و شهروندان علوی ترکیه را متهم به اقدام برای انتقام از حکومت در برابر حوادث سوریه کردند.»

گولن

وی ادامه می‌دهد: «برخی قلم‌ها هستند که فقط برای جماعت گولن می‌نویسند و همینطور برخی سخنرانان، اساتید دانشگاه، روشنفکران، الهیات دانان و افراد دیگری هستند که وابسته به جماعت گولن هستند و فقط با نگاه به دهان اربابان خود به یکباره همگی دست به یک کمپین هماهنگ علیه ایران می‌زنند.»

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۳ ، ۱۲:۰۴
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت نخستین بار درسایت تبریز بیدار منتشر شد و حواشی ای را در پی داشت. بی هیچ توضیحی متن را در زیر می آورم.

...


اشاره: هفته پیش دوست عزیزم جناب حامدی با لطف و سماحت خاص خود مرا برای شرکت در نشستی با عنوان «انقلاب اسلامی و تاثیر آن بر آذری های جهان» در تبریز دعوت کرد. از صمیم قلب مشتاق حضور در این نشست بودم و یادداشت برداری های اولیه برای ارائه نظر در این نشست را هم انجام دادم. اما قضا بر عدم حضورم رقم خورده بود. در هر حال تلخیص متنی را که قصد ارائه اش به محضر دوستان داشتم را برای نشر به سایت تبریز بیدار تقدیم می کنم.


در مورد تاثیر انقلاب اسلامی بر شیعیان جمهوری آذربایجان و نیز تمام مسلمانان جهان به طور عموم می توان بحث را به دو شیوه ارائه داد. نخست در مورد تاثیر انقلاب اسلامی بر آنها سخن گفت و دوم نقشی که ما به عنوان فعالان انقلاب اسلامی در این تاثیر گذاری داشته ایم را بررسی کرد.  این تقسیم بندی با در نظر گرفتن این پیش فرض ارائه شده است که انقلاب اسلامی به ذات خود با توجه به مبانی و خواستگاه های اعتقادی اش دارای جوهره ای فعال و گیرا است و نسیم آن پیش از آن که پای انقلابیان ایران به نقاط دیگر جهان گشوده شود، توانسته است روح و فطرت اسلامی مسلمین کشورهای مختلف را بنوازد.
 

با چنین نگاهی اگر بحث خود را معطوف به نوع نخست تاثیر گذاری انقلاب کنیم بی شک بحث جز ایجاب و تعریف و ثنای انقلاب در مسائلی که اتفاقا ما نقشی در آن نداشته ایم و هم اکنون با این ثناگویی ها در واقع به صورت غیرمستقیم با مغالطه بین انقلاب و انقلابیان مدح خود را می کنیم نخواهد بود. اما اگر در مورد نقشی که ما به عنوان انقلابیان و طرفداران انقلاب و یا به عبارت دیگر فعالان انقلابی در تاثیر گذاری  انقلاب بر سایر ملل مسلمان به سخن بنشینیم بحث سمت و سوی دیگری می تواند داشته باشد. در این صورت می توان به نوع نگاهی که به انقلاب، چیستی تاثیرگذاری انقلاب، ملاک های سنجش این تاثیرگذاری و هدف و غایت تاثیرگذاری داریم را بررسی کرد.
 

اما در مورد رابطه انقلاب اسلامی و مسلمانان قفقاز می توان چنین ادعا کرد که انقلاب اسلامی بسیار پیشتر از انقلابیان به آن سوی ارس رسیده بوده است و نمی توان فضل رساندن انقلا ب را برای انقلابیان در نظر گرفت، اما آن چه مسلم است اقدامات و فعالیت های بعدی انجام یافته در این سرزمین بی شک تاثیر گذار بود.
 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۲۳
مسعود صدرمحمدی

این مقاله ابتدا در نخستین کنفرانس علما و بیداری اسلامی مورد پذیرش قرار گرفت و بعدها به مناسبت هفته وحدت در خبرگزاری تسنیم منتشر شد.

...

جدایی سرزمین قفقاز از خاک ایران در دو سوی ارس تاثیرات فراوانی ایجاد کرد. از سویی ملتی شاهد جدایی بخش قابل توجهی از خاک خود با تمام سابقه وابستگی تاریخی – مدنی آن بودند  و از سویی آن بخش جدا مانده تحت ظالمانه‌ترین و پیچیده‌ترین تدابیر حکومتی قرار می‌گرفت. مردم مسلمان این اراضی از منابع اصلی تغذیه فکری خود دور انداخته می‌شدند و حاکمان جدیدالورود سعی در انکار هستی آنان داشتند. در این گیرو دار طبیعی است که علمای اسلام فارغ از هر مذهب و طریقتی در پی پاسدارای از مرزهای کیان هویتی و وجودی ملت ابراهیمی بر آمدند و بدین ترتیب در طول تاریخ قفقاز تا پیش از سرکوب های آهنین کمونیستی در قفقاز شاهد نا آرامی ها و قیام های اسلامی در میان مسلمانان قفقاز بودیم.

اگرچه جهان اسلام با توجه به جدایی 70 ساله اراضی مسلمان‌نشین تحت اشغال حکومت روسی  از بدنه عمومی امت اسلامی اطلاع دقیقی از این قیام‌ها و عصیان‌های مقدس که در دو برهه اساسی استیلای روس در دوره قاجاری و نیز استیلای روس ها در دوره پس از انقلاب بلشویکی به وقوع پیوست ندارد، اما با دقت در وضعیت اجتماعی و فکری این اراضی – خصوصا منطقه قفقاز جنوبی – می توان به این نتیجه رسید که این ملت ها به زودی خود را به عنوان جزئی از کل امت اسلامی تعریف کرده است و در دوره متاخر چند سال اخیر که  موج بیداری اسلامی غیرت های فرو خفته مسلمانان را به حرکت آورده است ، عنقای قاف نشین قفقاز نیز در پی پَرگشایی در آسمان موجودیت اسلامی است.

اما آن چه شایان ذکر است وجود موانعی برای شناخت حقیقی تاریخ بیداری اسلامی در منطقه قفقاز است.  چرا در تاریخ نگاری معاصر جمهوری آذربایجان به تبع سنت سیئه دوره کمونیستی هم چنان سعی در انکار و یا کم رنگ نشان دادن نقش عنصر دین و نیز علمای دینی برای کسب هویت و استقلال در مقابل عناصر خارجی است. برای نمونه می توان به کتابهای تاریخ مدارس این کشور اشاره نمود. در کتاب سال دهم تحصیلی این کشور که به برهه تاریخی مورد بحث این نوشتار نیز اختصاص دار ویژگی سعی تمام تاریخ نگاران برای انکار نقش و عاملیت عنصر دین و دینداری در حوادث تاریخی این سرزمین نمود یافته است. اگرچه فصل دوم کتاب به قیام های ضد روسی مردمان مسلمان قفقاز اختصاص دارد و در طول 24 صفحه از این قیام ها سخن رفته است، اما آن چه که جالب توجه است عدم وجود هیچ اشاره ای به صبغه مذهبی این قیام هاست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۳ ، ۱۶:۲۵
مسعود صدرمحمدی

با پروفسور داداش اف در سفرم به باکو آشنا شدم. مردی به غایت باوقار، باسواد و آگاه. به طرز جالبی شیفته سینمای ایران است. شاید روزی خاطره دیدارم با او را منتشر کنم تا به عمق حس خجالتی که نسبت به بی تفاوتی مسئولان فرهنگی کشور به شیفتگان فرهنگ ایرانی و اسلامی در برابر او حس کردم پی ببرید. فعلا همین مصاحبه برای فهم نوع دید او کافی است.

...

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، پروفسور آیدین داداش‌اف (Aydın Dadaşov) از جمله اساتید شناخته شده عرصه و نویسندگی، فیلم‌سازی و فیلم‌نامه‌نویسی در جمهوری آذربایجان است. وی متولد 1952 است و پس از پایان تحصیلات متوسطه در باکو وارد دانشگاه دولتی آذربایجان در رشته اقتصاد می‌شود. او سپس برای ادامه تحصیل به سن‌پطرزبورگ مراجعت می‌کند و در دانشکده درام‌نویسی دانشگاه دولتی تئاتر و موسیقی این شهر مشغول به تحصیل می‌شود. وی سپس تحصیلات خود را در رشته فیلم‌نامه‌نویسی و کارگردانی در دانشگاه دولتی مسکو ادامه می‌دهد و از این دانشگاه فارغ التحصیل می‌شود. وی استاد دانشگاه هنر مسکو بوده که پس از استقلال جماهیر، به آذربایجان مراجعت می‌کند و در دانشگاه دولتی باکو به تدریس کارگردانی، فیلم‌نامه‌نویسی، نقد فیلم و فلسفه فیلم می‌پردازد.

آیدین داداش اف

داداش‌اف مولف 20 اثر علمی در حوزه سینما، تلویزیون و فلسفه است و در تهیه 33 فیلم سینمایی و تلویزیونی همکاری داشته است. وی در سال 2005 نشان افتخار خدمت به هنر و نیز جایزه دولتی جمهوری آذربایجان را کسب کرده است. وی نزدیک به 20 سال است که بر موضوع سینمای ایران تمرکز دارد و سعی می‌کند تا سینمای ایران را مطالعه کرده و با توجه به نوآوری و بدیع بودنش آن را مورد توجه دانشجویان و سایر متخصصان هنر سینما قرار دهد. برای همین هم در این مدت با رایزنی‌های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در مسکو، سن‌پطرزبورگ، داغستان و باکو مراوده داشته است تا از وضعیت و چندو چون جدیدترین فیلم‌های ایرانی مطلع شود.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۳۷
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت نخستین بار در سایت تخصصی پیشینه منتشر شد و بعدها در سایر سایت‌ها به اشتراک گذاشته  شد. البته بنا به دلایلی آن زمان با نام آقای رضاصفری منتشر شد.

...

بودن و خدمت کردن در تالش بیش از حد تصور لذت بخش است.” این جمله اگرچه کوتاه ولی برای دریافت شوق موجود در افسران روس برای کار در تالش کاملا رساست.

مقدمه:

در دوره جنگ های روس و ایران، قطعا تالش با تمامی سبزی و خرمی خود و نیز در بر داشتن شهر کلیدی لنکران از موقعیت و اهمیت ویژه ای برای لشکر روس برخوردار بوده است. این اهمیت نیز موجبات استقامت و پابداری بیشتر حکومت ایران و خان محلی در برابر روس ها و نیز پافشاری و اعمال زور چشم گیرتر از طرف روس ها را فراهم می آورد. تا حدی که روس ها علاوه بر استفاده شدید از قوه قهریه به استفاده گسترده از روش های سیاسی و روانی روی آوردند تا بدانجا که خان تالش را تحت انواع فشارهای سیاسی و روانی قرار داده مجبور به ترک محل حکومت خود به مقصد ایران کردند. این سیاست را می توان از نوع فرماندهانی که از طرف روسها برای تحت نظر داشتن شرایط در تالش اعزام می داشتند نیز فهیمد، در انتخاب فرماندهان منطقه تالش نخستین اولویت با کسانی بود که علاوه بر عرصه نظامی، توانسته باشند در زمینه های سیاسی نیز خود را بروز دهند. نمونه این افراد ایلینسکی است. او که زمانی رئیس پلیس تفلیس بوده است در زمان اعزام به تالش جهت نظارت بر جریان امور در نامه ای که از مافوق خود “یزمولوف” دریافت می کند در مورد مهم ترین وظایف خود چنین می خواند: ” مقصود من از اعزام شما به سرزمین تالش، به دست گرفتن اوضاع این منطقه ، تحت نظر داشتن میرحسن خان و یافتن بهانه ای برای از میان برداشتن اوست.” او در ادامه برای اجرای این منظور راه کار عملی نیز ارائه می دهد: ” باید میر حسن خان را آزاد گذاشت تا هر از چندگاهی به ایران رفت و آمد کند و از این جهت بهانه ای برای بستن اتهام همکاری با ایران به او به دست بیاید. علاوه بر این ، ایجاد نارضایتی و اختلاف در خانواده خان هم بسیار ضروری است.”[۱]

با در نظر گرفتن این شرایط ، پژوهش در اسناد باقی مانده  از دوران محاربه روس و ایران جهت روشن ساختن سیاست های روس و عکس العمل های حکومت محلی در برابر آنها اهمیت دوچندانی می باد. از همین روست که دکتر حسین احمدی که از صاحبل نظران عرصه قفقاز شناسی  و تاریخ معاصر هستند در چند سال اخیر وجهه همت خود را بر انتشار کتب ، رسالات و گزارشات تاریخی مربوط به دوره تاریخی اوایل قرن ۱۹ و نطقه جغرافیایی قفقاز قرار داده است.

دکتر احمدی که در این اواخر کتاب تاریخ صافی را  که جزو منابع درجه اول جنگ های ایران و روس است را برای نخستین بار در ایران منتشر کرده، پس از انتشار دو کتاب “تالشان” در سال ۱۳۷۸ و “اخبارنامه” در سال ۱۳۸۳ کتاب سومی را نیز در موضوع تاریخ تالش منتشر کرده است: این کتاب با عنوان ” دو رساله و دوگزارش درباره تالش شمالی ”  منتشر شده که در مجال حاضر به معرفی مهمترین بخش های آن خواهیم پرداخت

بررسی محتوایی کتاب:

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ فروردين ۹۳ ، ۱۹:۱۱
مسعود صدرمحمدی