هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

این یادداشت چندین ماه پیش در رسانه های مختلف منتشر شد.


...


دین خاتم بودن اسلام، کامل بودن آن و توحید در اسلام در کنار اوامر الهی ای که بر مسلمانان مساله وحدت را مورد تاکید قرار می دهد بنیادی ترین اصل برای وحدت اسلامی است. تفاوت های اقتصادی، آموزشی و قومی – نژادی هیچ گاه نمی توانند به عنوان مبنایی برای گروه بندی ها و فضلیت بخشی گروهی بر گروه دیگر باشد. به جهت تاریخی نیز زمانی که تجربه تاریخی زندگی متفاهمانه ملل مسلمان از اقوام و گروه های مختلف اجتماعی در کنار هم در طول تاریخ را مورد بازبینی قرار میدهیم متوجه می شویم که ملل مسلمان و جوامع اسلامی از مهیاترین زمینه برای رسیدن به وحدت اسلامی برخوردارند.

اما زمانی که مناسبات سیاسی و اقتصادی موجود میان دولت های اسلامی در برهه زمانی پس از جنگ جهانی نخست را در نظر می آوریم شاید بتوان به این نتیجه نیز رسید که ایجاد اتحاد اسلامی بین این کشورها در کوتاه مدت و بدون رنج و زحمت فراوان ممکن نخواهد بود.

 نجم الدین اربکان

اما باید توجه داشت که اسلام دین یگانگی است و از این نظر نیز ریشه هایی برای تجربه تاریخی آن وجود دارد. اگر این دو عنصر را در نظر بیاوریم متوجه خواهیم شد که در مدتی نه چندان طولانی میتوان به این آمال دست یافت. اگر این تجربه یک بار محقق شده است پس بار دیگر نیز امکان تحقق آن وجود خواهد داشت.  به عبارت دیگر با جمع شدن شرایط و علت های پیشین، خواهیم توانست نتایجی که در آن دوره به دست آمده را بار دیگر به دست بیاوریم.

نباید از یاد برد که سختی کار نمی تواند ما را مبرا از انجام دادن آن کند.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۱:۱۳
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت در شماره نخست ماهنامه بهمن آذربایجان منتشر شد.

....

جمله‌ی مشهوری است که می‌گوید «تاریخ همواره تکرار می‌شود.» این جمله از آن جملاتی است که اهل تفلسف با این توجیه که در این صورت تاریخ چیزی جز صحنه تکرارها نخواهد بود و در این صورت تلاش برای پیشرفت‌ها و حرکت‌های روبه‌جلو عبث خواهد بود آن را طرد می‌کنند. اما اگر جمله را به این نحو ارائه دهیم که «با عدم‌تغییر در عوامل متغیر و سلسله عللِ یک مورد طبیعتاً نتیجه حاصل از آن سلسله علل بی‌تغییر خواهد ماند» اهل تفلسف و سختگیران در گزاره‌ها نیز به صدق این جمله معترف می‌شوند.

حال اگر قائل به صدق این گزاره شویم و سعی کنیم که این گزاره را در مورد «تبریز» و «آذربایجان» تطبیق دهیم خواهیم توانست که نتایج قابل‌توجهی را به دست آوریم.

اگر روزی تبریز چنان ارجی داشت که مقر نایب السطنه‌ی ایران و مدرسه‌ی سیاست‌ورزی در ایران بود، اگر روزی تبریز محفل و ملجاء مهمترین جریان‌های فکری کشور بود، اگر روزی فقها، علما و صوفیان تبریز، مفخر عالم و پناه طلاب بودند، اگر روزی پاریس و استانبول‌نشینان اتحاد و ترقی و بعدها مسکونشینان کمیته‌ی مرکزی حزب کمونیست تمام فکر و ذکرشان را متوجه تبریز و آذربایجان کرده بودند و... همه‌ی اینها ریشه در عللی داشتند که اگر آن علت‌ها هنوز وجود داشته باشند پس نتیجه نیز همچنان پابرجا خواهد بود.

آذربایجان و به‌ویژه تبریز به سبب موقعیت جغرافیایی خود و عمق تاریخ‌مندی و اصالت خود همواره از امکان تأثیر و تأثر بالایی برخوردار بوده است و این علل نیز همچنان باقی هستند. بنابراین باید در انتظار نتایج ملزوم آن‌ها نیز بود.

تبریز به دلیل هم‌مرزی با قفقاز و نزدیکی با جهان روسی و از طرفی نزدیکی به آناتولی، در سده‌های گذشته مرکز تحولات فکری بوده و البته متأسفانه به دلیل ضعف دولت مرکزی در دویست سال گذشته و خصوصاً کج‌فهمی‌ها و نافهمی‌هایی که در دوره‌ی پهلوی رخ داد همواره در معرض تأثیرپذیری بوده است.

روند این تأثیرپذیری با وقوع انقلاب اسلامی و بالفعل شدن پتانسیل‌های مردمی و تاریخی آذربایجان، که توانست در عرصه‌ی داخلی چه در فرآیند انقلاب و چه پس از آن بویژه در دوره‌ی جنگ توان اثبات کند، این خطه در عرصه‌ی بین‌المللی نیز از « تأثیرپذیری » به مرحله «تأثیرگذاری» رسید. اولین نمونه و بروز این ورود به مرحله تأثیرگذاری در عرصه‌ی بین‌الملل «رادیو برون‌مرزی تبریز» بوده است که توانست ندای اسلام و اسلامیت را به قفقاز و فراتر از آن برساند. این رادیو در آن دوره چنان توان جذب مخاطب و رساندن صدا و ندایی نو برای قفقاز نشینان را داشته است که حتی اهالی غیر مسلمان و روس قفقاز نیز جذب برنامه‌های آن شده و نوارهای ضبط شده‌ی برنامه‌های مختلف آن تا قفقاز شمالی و سایر نقاط روسیه رسانده می‌شد.

آذربایجان به دلیل پتانسیل زبان و فرهنگ مشترکی که با دو همسایه‌ی شمالی و غربی خود دارد، همواره این توان تأثیرگذاری را در دوره‌ی پس از انقلاب داشته است. و البته طبیعی است که خصوصاً در 20 سال گذشته هر دو همسایه نیز از سویی برای دفاع از خود در برابر تأثیرگذاری‌های آذربایجان و از سوی دیگر برای ایجاد انفعال در ما، سعی در تأثیرگذاری بر آذربایجان را داشته‌اند.

امروز بیش از 20 سال از این اقدامات متقابل که طرفین (یعنی تبریز به نمایندگی از ایران اسلامی و محور استانبول – باکو) انجام داده‌اند باوجود فراز و نشیب‌های فراوانی که روبرو بوده است گذشته است. ما دارای شبکه‌های رادیویی، تلویزیونی و سایت‌های خبری مختلف برای مخاطبان آناتولی و آن‌سوی ارس هستیم. سال‌هاست ده‌ها نفر به‌عنوان سفیر، رایزن، کارشناس و هر عنوان دیگری به این کشورها رفت‌وآمد کرده‌اند و همگی داعیه نشر معارف انقلاب را داشته‌اند. به نظر می‌رسد شایسته است که امروز پس از بیش از 20 سال بنشینیم و راهی را که نسل‌های اول و دوم انقلاب اسلامی در این سرزمین‌ها به‌طور خاص، و حتی سایر کشورهای استقلال‌یافته از حکومت مسکو پیموده‌اند را به نظاره بنشینیم و با مداقه در فرازوفرودهای آن به آسیب‌شناسی جدی این راه طی شده بپردازیم.

همواره مسئولین فرهنگی در برابر پرسش از آنان در مورد عملکردشان با شتاب این جمله را که «تأثیرات اقدامات ما ان شاالله چند سال بعد خودش را نشان خواهد داد» بر زبان می‌آورند؛ اکنون را می‌توان یکی از آن چند سال بعدهایی دانست که بر زبان مسئولان بوده است.

در این‌که تبریز توانسته است تأثیراتی را در سرزمین‌های مجاور خود بگذارد هیچ شک و شبهه‌ای نیست اما مسئله‌ای که باید بر روی آن مداقه کرد این است که 1) آیا این تأثیرگذاری حقیقتاً همان تأثیرگذاری ایدئال و حتی نرمال برای تبریز بوده است؟ و 2) میزان تأثیرپذیری تبریز از محور مقابل خود تا چه میزان بوده است و آیا این تأثیرپذیری در حال معمول و نرمال خود است؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ مرداد ۹۴ ، ۱۰:۴۳
مسعود صدرمحمدی

این یادداشت نخستین بار در سایت صبح تبریز منتشر شد و پس از آن در سایر پایگاه های اینترنتی مورد استفاده قرار گرفت.

...


بی‌شک اربکان یکی از چهره‌های تأثیرگذار و کلیدی در تاریخ امت اسلامی است و از سوی دیگر بدون توجه و دقت در حیات و اندیشه سیاسی اربکان امکان شناخت و تحلیل ترکیه امروز امکان‌پذیر نیست. اربکان در دوره ای که اتحاد شوروی فروپاشیده بود و از سوی دیگر آمریکا و غرب در خاورمیانه خود را بی رقیب می دید به قدرت رسید. او پیشتر از این نیز در دوره ای که عرصه ترکیه فضای درگیری های شدید و مسلحانه و سیاسی گروه های چپ و راست بود وارد جریان سیاست شد و با تاسیس احزاب سیاسی مختلف در طول سالهای زندگی اش -که البته هر بار فعالیت آنها از سوی عناصر لائیک متوقف می شد- توانست حرفی نو و مردمی را در ترکیه ای که به دست اقلیت بوروکرات و نظامی بر خلاف خواسته اکثریت مردم اداره می شد ارائه نماید.
‌ ‌
حیات سیاسی اربکان از دو حیث دارای اهمیت است: ۱) بینش او به سیاست و ۲) تاثیر این بینش در نوع سیاست ورزی او.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ فروردين ۹۴ ، ۰۷:۳۶
مسعود صدرمحمدی

«اینها بالاخره کدام طرفی هستند؟!» این یکی از پربسامدترین پرسشهایی است که در بین مردم و حتی اهالی رسانه و فعالان بین المللی کشور در مورد اردوغان و حزب تحت امر او ، حزب عدالت و توسعه می توان شنید. به راستی آیا شخص اردوغان و حزب عدالت و توسعه فرد و شخصی اسلامی با ایدئولوژی و عملکردی اسلامی هستند؟ آیا به راستی این حزب در پی تحکیم اسلام و نمایش قدرت اسلام در ترکیه است؟ آیا به راستی اردوغان در سر دارد خود را رهبر جهان اسلام بداند؟ و ده ها آیای دیگر که بی شک ذهن هر فرد علاقمند و پیگر اوضاع منطقه را به خود مشغول میکند و عجیب آن است که هیچ فردی نیز بر اساس آنچه که در صحنه عمل اتفاق می افتد نمی تواند پاسخ دقیق و قناعت بخشی به این پرسش ها داشته باشد. این سردرگمی زمانی بیشتر به چشم می آید که ما نظری هم در روابط داخل ترکیه داشته باشیم و به استدلال های مخالفان و موافقان اردوغان و حزب او گوش دهیم. به عنوان مثال هر فردی در شرایط عادی اردوغان را در استراتژی کلی او برای منطقه که خصوصا در موضوع سوریه تبلور بیشتری یافت به عنوان دشمن و یا در نگاه خوش بینانه ای به عنوان رقیب برای ایران به شمار می آورد اما وقتی در معادلات داخلی ترکیه متوجه می شویم که گروه قابل توجهی از مخالفان او، او را به سبب همکاری و همراهی با ایران ناکارآمد می دانند مساله بغرنج می شود.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ مرداد ۹۳ ، ۲۰:۰۶
مسعود صدرمحمدی

یادداشتی کوتاه در مورد حیات و سیره شهید ثانی، خودم تیتر «شهید ثانی؛ فقیه تعامل و اخلاق» را انتخاب کرده بودم اما دوستان تحریره خبرگزاری تیترش را تغییر داده اند.

........................................................

زین‌الدین بن نورالدین علی بن احمد عاملی جُبَعی معروف به شهید از علما و فقهای نامدار شیعه در قرن دهم هجری قمری است. شهید ثانی یکی از بزرگ‌ترین علمای فقه اسلامی که کتاب الروضه البهیه فی شرح اللمعه الدمشقیه که یکی از دهها تالیف علمی او محسوب می شود قرنهاست که در حوزه های علمیه به عنوان اصلی‌ترین متن فقه خوانی و بررسی نیمه استدلالی مبادی فقهی شیعه مورد تدریس و تحقیق است.

شهید ثانی در دوران حیات خود بهعنوان چهره ای شناخته شده در جهان اسلام محسوب شده و به سبب شرافت و اصالت خانوادگی نیز مورد توجه و اعتماد جامعه علمی آن روز بوده است. پدران او همگی در زمره عالمان و دانشمندان شیعه بوده اند، تا آن جا که خاندان وی به «سلسلة الذهب» شهرت یافتند و بعدها فرزندان او نیز این سلسله جلیله را تداوم بخشیدند که یکی از شناخته شده ترین شاخه های خاندان شهید ثانی خاندان مشهور صدر است که علمای کم نظیری چون سید حسن صدر صاحب کتاب تأسیس الشیعة، امام موسی صدر، شهید سید محمدباقر صدر و خواهر شهیدش بنت الهدی صدر از این سلاله محسوب می‌شوند.

اگرچه سیره و حیات شهید ثانی به دلیل عمر پربرکتی که تا کنون ثمرات و تاثیرات آن ادامه داشته است از اهمیتی وافر برای توجه و مطالعه برخوردار است اما در این مجال با توجه به وضعیت کنونی جهان اسلام و نیز افق های آینده برای تمدن سازی نوین اسلامی شایسته است که سیره این متفکر و عالم بزرگ اسلامی از دید اصول عملی او در اقدامات علمی اش که بر اساس آن توانسته است شعاع تاثیرگذاری خود را تا کنون تداوم دهد را بررسی کنیم.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۵۰
مسعود صدرمحمدی

مقاله ای است به قلم  کنعان روشن اوغلو، روزنامه نگار و تحلیلگر جمهوری آذربایجان و بایرام بالجی، روزنامه نگار و تحلیلگر ترکیه در مورد تاثیرات تحولات منطقه خاورمیانه بر اجتماع و فرهنگ جمهوری آذربایجان.

این مقاله به زبان انگلیسی و با عنوان «Shia-Sunni Sectarianism in the Middle East and Its Echo in Azerbaijan» که در سایت موسسه کارنگی روسیه منتشر شده بود. لینک متن اصلی را در زیر مقاله آورده ام.

................................................................................................................


آذربایجان تنها جمهوری  شوروی سابق است که پس از فروپاشی شوروی در آن نسبت جمعیتی مذاهب بین شیعیان و سنیان به صورت 65 به 35 تقسیم شده است.  این ویژگی ریشه در تاریخ این کشور دارد که در آن به مدت چند قرن صفویان شیعه و عثمانیان سنی برای برتری مذهبی و سیاسی بر یکدیگر در این منطقه مبارزه پرداختند. با این حال، از آغاز قرن 19 به بعد، نه ایرانیان و نه عثمانی قادر به اعمال نفوذ در آذربایجان نشد چرا که همه قفقاز جنوبی توسط روسیه سقوط کرده و تحت کنترل یک قدرت سوم قرار گرفت. با توجه به سلطه طولانی روسی و شوروی بین سال های 1828 و 1991  که سکولاریسم توان یافته و جنبشی محلی که با نام «معارف پروری» (maarifçilik) ظهور کرد، قرائت کهن شیعه و سنی در منطقه اهمیت پیشین خود را از دست داد. در نتیجه، با گذر زمان تمایز بین اسلام  شیعی و سنی تا حد زیادی برای عموم مردم مبهم بود.

 

 با این حال، با پایان اتحاد جماهیر شوروی و اتصال مجدد و تدریجی جمهوری آذربایجان و سایر نقاط جهان اسلام احساس تفاوت بین شیعه و سنی در میان مسلمانان آذربایجانی نیز بروز کرد. اکنون نگرانی عمده ای که در جمهوری آذربایجان وجود دارد تاثیر پذیری  روابط سنتی هماهنگ بین شیعه و سنی  در این کشور است که به تبع اقدامات مخربی که برای تشدید تقسیم شیعه و سنی در جهان اسلام، مانند ظهور دولت اسلامی در عراق و خاورمیانه، و یا داعش در سوریه و عراق است.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۳ ، ۱۴:۴۶
مسعود صدرمحمدی

یادداشتی در ضرورت مطالعات جهان اسلام در مناطق غیرعربی که در سایت تبریز بیدار منتشر شد.

........................................................................................

پس از پایان دوران دفاع مقدس و آغاز جدی فعالیت های فرهنگی در میان نیورهای فرهنگی و فکری انقلاب اسلامی گروهی کوچک از این نیروها پای در میدان مطالعات و فعالی های بین المللی گذاشتند. با توجه به اولویتی که این نیروها برای فعالیت ها و مطالعات در عرصه جهان اسلام قایل بودند این گروه با عنوان غیر رسمی «بچه های جهان اسلامی» مشهور شدند. اکنون پس از گذشت بیش از 20 سال از فعالیت و مطالعه این نیروها و پای به میدان گذاشتن نیروهای تازه نفس می توان به مطالعه انتقادی و جزئی نگرانه این فعالیت ها پرداخت. این نگاه انتقادی را به طور عمده می توان در دو حوزه کیفیت شناخت و جغرافیای شناخت پی گرفت. در نوشتار پیش رو تنها به حوزه دوم یعنی جغرافیای مطالعات «بچه های جهان اسلامی» خواهیم پرداخت و با اشاره به تحولات مناطق پیرامونی کشور به اولویتی مطالعاتی پیشنهاد خواهد شد.

 

توجه در آثار منتشر شده و نیز اقدامات انجام یافته توسط فعالان جهان اسلامی می تواند انسان را به این نتیجه هدایت کند که این فعالیت ها به شدت دچار عربی زدگی است. در واقع تبادر ذهنی فعالان از جهان اسلام جهان عرب بوده است. این عربی زدگی تا به حدی است که فعالان و کارشناسان انگشت شمار سایر نواحی جهان اسلام خود را در اکثر مواقع در شمار کارشناسان جهان اسلام ندانسته و در ردیف کارشناسان و مطلعان اروپا و آمریکا دانسته اند. (البته باید فعالیت های مقطعی در مورد بوسنی را که تحت تاثیر جنگ بوسنی ایجاد شده بود و توانست تنها شمار انگشت شماری از فعالان عرصه جهان اسلام را به خود جذب کند را می توان مستثنی دانست.)

 

در ریشه شناسی این وضعیت می توان به تاسی از اروپایی ها و یا تحت تاثیر آنها قرار گرفتن در ترادف جهان اسلام و جهان عربی اشاره کرد. البته در این که کانون های تاثیر گذار جهان اسلام و عموما کل جهان امروز در منطقه عربی واقع شده اند سخنی گزاف نیست اما غفلت از تحولات در مناطق پیرامونی غیر عربی کشور و عدم توجه به فاکتور اسلامیت در این مناطق کاملا مشهود است.

 

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۸ خرداد ۹۳ ، ۱۰:۱۵
مسعود صدرمحمدی

پرونده جریان گولن همچنان ادامه دارد...

...

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، عزیر ییغیت از فعالان حقوق بشری و رسانه‌ای شناخته شده ترکیه است. او به جهت فعالیت‌های روشنگرانه‌اش در عرصه بین المللی در موضوعات شیعیان بحرین و شیعیان جمهوری آذربایجان فردی تاثیر گذار شناخته می‌شود. ییغیت در گفت‌وگو با تسنیم در موضوع جماعت گولن و فعالیت‌های فرهنگی رسانه‌ای آن‌ها به پرسش‌هایی در این موضوع  پاسخ داد. مشروح این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید:

* تسنیم: با توجه به حوادث اخیر ترکیه در خارج از ترکیه، جریان گولن به عنوان یک جریان سیاست پیشه شناخته می‌شود حال آنکه با در نظر گرفتن سیر این جریان در دوره‌های مختلف می‌توان ادعا کرد که این گروه یک جریان فرهنگی و اجتماعی است. در صورتی که با این نظر موافق باشید در مورد بنیان‌های اجتماعی این جریان لطفا توضیح دهید.

 ترکیه نیز مانند بسیاری از کشورهای غربی و شرقی در آستانه هر انتخاباتی شاهد جوسازی‌ها و تبلیغات و ضدتبلیغات فراوانی از سوی جریان‌های مختلف می‌شود که گاه وضعیت ناخوشایندی نیز به خود می‌گیرد. در انتخابات اخیر کشور با جوی که تا کنون سابقه نداشته است، روبرو شد. جریانی که خود را با نام «حرکت هیزمت» (جنبش خدمت) معرفی می‌کرد دست به عملکردی که هیچ رابطه‌ای با شخصیتی که از خود تعریف می‌کرد، نداشت، زد. این حوادث نشان داد این جماعت که برای اهداف سیاسی داخل در مجادلات و کشمکش‌های سیاسی شد بیش از آن که نهادی اجتماعی باشد تشکیلاتی است که در داخل دولت خود را ساخته است و می‌تواند علیه هر کسی که احساس خطر کند دست به هر کاری بزند و اکنون نیز به حیات خود ادامه می‌دهد. به نظر من جماعت نه یک نهاد اجتماعی و حتی نه یک نهاد سیاسی است. بلکه این تشکیلات گروهکی است که بر اساس منافع مشترک برخی افراد به وجود آمده است.

عزیر

* تسنیم: با توجه به فعالیت شما در حوزه موضوعات فرهنگی لطفاً در مورد سیاست‌گذاری‌های فرهنگی جماعت گولن توضیح دهید.

زمانی که در مورد فعالیت‌های فرهنگی جماعت گولن به بحث می‌نشینیم  اصلی‌ترین فعالیتی که به چشم می‌خورد المپیادهای زبان ترکی است. پس از آن مسابقات علمی مختلف، اردوهای تفریحی در مقیاس‌های کوچک و برگزاری کمپ‌های خانگی و گروهی و برخی موارد مشابه آن در سطح بعدی قرار می‌گیرد. این فعالیت‌ها عموما در دو نوع محدود و عمومی برگزار می‌شود. فعالیت‌های محدود با مشارکت چند مرکز و خانه‌های تحت نظرات برادر و خواهرهای جماعتی برگزار می‌شود، اما فعالیت‌های عمومی در گستره‌های گاه بین‌المللی برگزار می‌شود که بیشتر به عنوان نوعی مانور و برای نشان دادن قدرت انسانی و برنامه‌ریزی جماعت به افراد عضو و سایر انسان‌ها  برگزار می‌شود.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۱ ارديبهشت ۹۳ ، ۰۱:۵۵
مسعود صدرمحمدی

ادامه پرونده گولن...

...

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، فواد آونی، روزنامه نگار و پژوهشگر شناخته شده ترکیه با انتشار مقالاتی تحت عنوان «جماعت گولن و ایران هراسی» به بررسی ابعاد مختلف جریان گولن در ترکیه و جهان اسلام پرداخته است.

آونی در مقالات خود با بیان این که اصلی‌ترین حربه مورد استفاده جماعت در برابر رقبا و دشمنان خود استفاده از توان رسانه‌ای بسیار بالای خود است؛ می‌نویسد: بهتر است ابتدا به میزان بزرگی شبکه رسانه‌ای این گروه توجه داشته باشیم که شامل شبکه‌های تلویزیونی سامان یولو، ابرو، مهتاب، یومورجوک، دنیا، ام سی، ایرماک، تونا شاپینگ؛ شبکه های رادیویی بورچا، سامان یولو هابر، مهتاب، کره، اس تی وی؛  آژانس رسانه ای جهان؛ روزنامه زمان که علاوه بر ترکیه در 20 کشور با زبان‌های آن کشورها منتشر می‌شود؛ مرکز پخش فرهنگی جهان و بیش از 30 موسسه انتشاراتی و مطبوعاتی می‌شود که حجم مالی‌ای بیش از 100 میلیارد دلار را به خود اختصاص می‌دهد. اما سوال اصلی این است که جماعت از کدام راه‌ها توانسته است حجم مالی چشمگیر 100 میلیارد دلاری را برای فعالیت‌های رسانه‌ای خود جذب کند؟

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۵ فروردين ۹۳ ، ۱۳:۱۹
مسعود صدرمحمدی

ادامه پرونده گولن

...

به گزارش خبرنگار فرهنگی تسنیم، جریان فتح الله گولن از نفوذ قابل توجهی در قفقاز و آسیای میانه برخوردار است. پس از حوادث اخیر ترکیه جمهوری‌های مسلمان جماهیر سابق شوروی که پیش از این با روی باز پذیرای جریان گولن بودند اکنون با سوءظن به این جریان نگاه می‌کنند. در گفت‌وگویی که در زیر می‌آید این موضوعات با کنعان روشن اوغلو، روزنامه نگار و پژوهشگر جمهوری آذربایجان به مذاکره گذاشته شده است.

*تسنیم: به نظر شما جمهوری آذربایجان و آسیای میانه به چه علتی برای جریان گولن اهمیت پیدا کرده است. چرا آن‌ها حجم قابل توجهی از توان و فعالیت‌های خود را متوجه این منطقه کرده‌اند؟

جریان گولن و یا اگر از عبارت خودشان استفاده کنیم «حرکت خدمت» اگر چه در ترکیه ایجاد شد اما دوره اصلی گسترش آن مربوط به دوران فروپاشی اتحاد جماهیر سوسیالیست شوروی بود. با از بین رفتن این اتحادیه 15 جمهوری تشکیل شدند که از این تعداد 6 جمهوری مسلمان بود و علاوه بر آن در خود روسیه هم جمعیت قابل توجهی از مسلمانان زندگی می‌کردند که این مسلمانان به لحاظ زبانی ترک زبان شناخته می‌شوند. با در نظر گرفتن ملاحظات دینی و ملی طبیعی بود که ترکیه به راحتی توان نفوذ در این مناطق را داشته باشد. چرا که با از بین رفتن اتحاد جماهیر شوروی حس ملی‌گرایی در این کشورها به شدت رشد کرده بود و از سوی دیگر این جمهوری‌های کوچک نیازمند حامیان خارجی بودند. در چنین شرایطی این کشورها رو به سوی دولت‌های مسلمان و ترک کردند.

در این دوره زمانی بنا به ادعاهایی با همکاری و حمایت ایالات متحده جریان گولن توانست که برای حضور خود در این مناطق زمینه پیدا کرده و حاضر شود. زمان بسیاری طول نکشید که این جریان در جمهوری‌های مسلمان تازه تاسیس شوروی دارای مدارس، موسسات آموزش آزاد، خوابگاه‌های دانشجویی، روزنامه، شبکه تلویزیونی و تعداد قابل توجهی شرکت‌های تجاری شد.

کنعان روشن اوغلو

در سال‌های پایانی دهه 90 و سال‌های آغازین قرن حاضر جریان فتح الله گولن توانست 10ها مدرسه برای خود در این کشورها داشته باشد. از جمله بر اساس تحقیقاتی که انجام شده می‌توان به 28 مدرسه در قزاقستان، 24 مدرسه در استان‌های مختلف فدراسیون روسیه، 18 مدرسه در ازبکستان، 15 مدرسه در ترکمنستان، 14 مدرسه در جمهوری آذربایجان و 11 مدرسه در قرقیزستان اشاره کرد. علاوه بر این کشورها می‌توان به 4 مدرسه این جریان در آلبانی و مغولستان، 5 مدرسه در اوکراین و رومانی، 2 مدرسه در مولداوی و یک مدرسه در عراق، افغانستان، گرجستان، پاکستان، بنگلادش، مقدونیه، مجارستان، لیبی، آفریقای جنوبی، سودان، اندونزی، تایلند و تایلند اشاره کرد.

بر اساس برخی اطلاعات گولن برای راه‌اندازی این مدارس در کشورهای مختلف از حمایت کشورهای غربی برخوردار بوده است و بر اساس گزارش‌های منتشر شده در خود ترکیه این مدارس علاوه بر انجام فعالیت‌های آموزشی، فعالیت‌های دینی برای جذب طرفداران به جریان و نیز کشف موقعیت‌های جدید اقتصادی فعالیت داشته است.

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ فروردين ۹۳ ، ۱۱:۳۲
مسعود صدرمحمدی