هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

هیق

هیق نام روستای پدری ماست. اگرچه سالهاست که دیگر در آن روستا زندگی نمی‌کنیم، اما «هیق» برای ما نماد ریشه‌ها و اصالت‌هاست. این «ریشه‌ها» و «اصالت‌ها» دقیقا آن چیزی است که در این صفحه عالم مجاز در پی آنیم...

ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم

يكشنبه, ۳ فروردين ۱۳۹۳، ۰۶:۵۶ ب.ظ

این یادداشت نخستین بار در سایت تخصصی پیشینه و بعد در سایت کتابخانه مجلس منتشر شد.

...

اگر چه تمدن اسلامی گستره جغرافیای وسیعی به پهنای غرب و قلب آفریقا تا پشت دیوارهای چین و نواحی جنوبی شبه قاره هند را تحت پوشش خود قرار داده، اما در طول تاریخ دو چهره ایرانی و عثمانی از مهمترین نمایندگان آن بوده اند.

سیمای ایرانی تمدن اسلامی جغرافیای شرقی این تمدن را در بر گرفته و سیمای عثمانی بخش مرکزی و غربی جهان اسلام را شامل شده است. این دو اگر چه تارهای یک ساز به شمار آمده اند، اما بخش بزرگی از تاریخ خود را به ناهمسازی و تعارض با یکدیگر سپری نموده‌اند. طبیعی است که این ناهمگنی ها اگر چه برای دوستان خودی بسیار دلخراش بوده، اما برای دشمنان مشترکی که همواره چهره مرموز و پشت صحنه آنها را در دوسوی قصه شاهدیم آهنگی گوش نواز بوده است. این ناهم‌آهنگی ها گاه تاجایی پیش رفته است که مردمان این دو منطقه دچار بی خبری از همدیگر شده و زمینه مساعدی برای سواستفاده های دیگران فراهم شده است.

با این همه این دو قدرت در بسیاری از فرازهای تاریخ در فضای داد و ستد با هم و تاثیرگذاری متقابل بر یکدیگر بوده اند. در این بین ادبیات هر دوی این پهنه های جغرافیایی می تواند شاهد این حقیقت تاریخی باشد. با فرا رسیدن قرن نوزدهم میلادی در حالی که حکومت های ایران و عثمانی دوره رخوت و رکود را سپری می کردند، حوزه تمدنی اروپا که رقیب و دشمن مشترک ایران و عثمانی بود، قدم در دوره قدرت و تاثیرگذاری بر رقبای قدیمی خود گذاشته بود. این در حالی بود که با گسترش فناوری هایی چون چاپخانه و تلگراف، وسعت ارتباطات افزایش یافته و طبقه جدیدی در هر دو سوی مرزها که سخنان جدیدی در ساحت های مختلف فکری داشتند ایجاد شده  بود. این گروه که با نام هایی هم چون متجددان و منورالفکران و… شناخته می شدند با رواج عقاید نوین سیاسی، فرهنگی و اجتماعی عرصه های مادی و معنوی جوامع خود را متاثر کرده، مناسبات اجتماعی و فردی را دچار تحول می نمودند. این سیر که نقطه اوج آن در ابتدای قرن بیستم بود، هم در ایران و هم در عثمانی تاثیرات و تغییرات تاریخی فراوانی را بر جای گذاشت.

این مشابهت ها تصادفی نبوده، بی گمان از یک روند مشترک عمومی مایه می گیرند و حکایت از وابستگی تاریخ دو کشور با هم دارند. جریان های فکری و جنبش های اجتماعی دو کشور نیز در برهه زمانی مورد نظر تاثیرات متقابل زیادی بر روی هم داشته اند و در این میان سهم عثمانی در انتقال وجوه مختلف تمدن غربی و امواج نوگرایی به ایران قابل توجه و مطالعه است.

از جمله کتابهایی که در این زمینه نگاشته شده است کتاب دو جلدی «ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم»است که در بیش از هزار و پانصد صفحه به مطالعه مقایسه ای سیر فعالیت های جریان روشنفکری در ایران و عثمانی می پردازد.

این کتاب که به قلم رحیم رئیس نیا از پژوهشگران تاریخ معاصر ایران و ترکیه است که علاوه بر پی جویی اندیشه های روشنفکران ایران دوره قاجاری در پایتخت عثمانی به شرح و تبیین مبسوط دیدگاه های جریان روشنفکری عثمانی پرداخته است.در مجال حاضر به معرفی و بررسی محتوای این اثر ارزشمند خواهیم پرداخت.


بررسی محتوای کتاب

عثمانی و به ویژه استانبول در سده ۱۹ میلادی به پناهگاه تعداد کثیری از ایرانیان تجارت پیشه و پیشه ور و کارگر و روشنفکر فراری و رانده شده از وطن و به یکی از کانون های تلاش های فرهنگی – سیاسی اپوزیسیون برون مرزی تبدیل شده بود. مطالعه لایه ها و اجزای مختلف این طیف گسترده و فعالیت های گوناگون آنها یکی از موضوعات مورد توجه این کتاب است.

رئیس نیا در مقدمه کتاب خود در مورد منابع مورد استفاده اش در این اثر می نویسد: غیر از سفرنامه های ایرانیانی که گذارشان در دوران مورد بحث به استانبول افتاده و منابع دیگر فارسی و ترکی موجود، از مکاتبات شخصی گرفته تا گزارش های سیاسی و زندگی نامه ها و آثار پژوهشی و… شماره های بی شمار روزنامه اختر که در بردارنده روشنگرترین آگاهی ها در این مورد و موارد مختلف مربوط به واپسین ربع سده ۱۹ جهان، به ویژه ایران و عثمانی است،استفاده شده است.

در جلد نخست که در  ۹۷۲  صفحه فراهم آمده است، مولف پس از ارائه تصویری کلی از وضعیت جهان آن روزگار که در واقع پیش در آمدی بر سایر مباحث کتاب است به اقدامات امیرکبیر و افکار تنظیماتی او اشاره کرده، با ذکر این نکته که «پس از مرگ امیرکبیر، صدارت میرزا آقاخان اعتمادالدوله نوری یک دوره ارتجاعی درایران آغاز می گردد و این دوره در حدود دو دهه تا آغاز صدارت میرزا حسین خان سپهسالار در سال ۱۲۸۸/۱۸۷۱ ادامه پیدا می کند.» به ذکر زندگی و اقدامات سپهسالار پرداخته و در ضمن آن به تاثیرپذیری های او از عثمانی و به تبع آن نیز به وضعیت فکری عثمانی می پردازد.

آنچه که در این میان قابل توجه است عدم غفلت نگارنده از ضلع سوم مثلث اندیشه ای ایران و عثمانی یعنی قفقاز است. در واقع قفقاز گذرگاه اندیشه های ایران، عثمانی و اروپایی بوده است و نویسنده نیز ضمن بررسی مساله اصلاح و تغییر خط به وضعیت قفقاز نیز اشاره می کند.

پس از این مباحث، به سه مبحث اساسی که عمیق ترین تاثیرات را هم  در ایران و هم در عثمانی از خود بر جای گذاشته اند پرداخته می شود: نخست حلقات ماسونی در ایران و عثمانی است که در بیش از ۱۱۰ صفحه نویسنده در پی یافتن و نشان دادن ارتباط میان این حلقات مرموز تاریخ معاصر دو کشور نسبت به هم است. 

پس از آن در مورد نشریه اختر و تاثیرات این نشریه در دوره دو دهه انتشارش بر وضعیت فکری ایران و نقش آن به مثابه حلقه ای میان اپوزیسیون خارج نشین ایرانی و روشنفکران عثمانی با متجددان داخل ایران اشاره میکند.

پس از این مباحث بحث مبسوطی در ۲۰۰ صفحه از سید جمال الدین اسدآبادی تحت عنوان «الغریب فی البلدان و الطرید عن الاوطان» انجام یافته که به حیات او، نقش او در قیام عظیم تنباکو، حضورش در مصر و تکاپوهای اصلاح گرانه اش و سپس زندگی او در دوره واپسین حیاتش در استانبول و نهایتا یاران و شاگردان او سخن گفته می شود.

بخش فرجامین جلد نخست کتاب «ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم» به بررسی کانال ها و ابزارهای ارتباطی حوزه ایران و عثمانی هم چون رایج بودن زبان و ادبیات فارسی در عثمانی، انجام ترجمه های مختلف به فارسی، مهاجرت های اهل فکر، بازرگانان ، حجاج و … پرداخته و به چند نمونه از روشنفکران ایرانی که در عثمانی زندگی و فعالیت داشته اند اشاره می کند.

جلد دوم کتاب اگر چه با عنوان «ایران و عثمانی در آستانه قرن بیستم» است اما در واقع به بررسی مبسوطی از تاریخ معاصر عثمانی اختصاص یافته است.

نویسنده در این جلد ۷۰۰ صفحه ای به بررسی اندیشه و عمل گروه ترکان جوان که طیفی گسترده از مردانی با اندیشه های لیبرالیسم محافظه کارانه تا دموکراتیسم انقلابی را شامل می شود، پرداخته است. ترکان جوان گروهی بودند که با تاثیر پذیری از اندیشه های غربی در پی بنیان کردن حکومتی نوین در عثمانی آن روز بودند.

موجودیت و فعالیت ترکان جوان را در سه دوره می توان مورد مطالعه قرار داد:

۱- از صدور خط همایون گلخانه در ۱۸۳۹ تا اعلان قانون اساسی در ۱۸۷۶٫ این دوره به عصر تنظیمات معروف شده و نسل نخست ترکان جوان که به نو عثمانیان شهرت یافته اند، در این دوره فعالیت داشته اند.

۲- از شکست مشروطیت اول در سال ۱۸۷۸ تا انقلاب مشروطیت دوم و به قدرت رسیدن ترکان جوان در سال ۱۹۰۸٫

۳- از ۱۹۰۸، یعنی برآمدن حزب اتحاد و ترقی تا سرنگون شدن و فروپاشی آن حزب در پایان جنگ جهانی اول.

نویسنده در جلد دوم اثر خود با ترجمه کتابی از ارنست رامسائور نویسنده آمریکایی در موضوع ترکان جوان هر سه دوره پیش گفته را مورد مطالعه قرار داده است. اما از آن جهت که اثر نویسنده آمریکایی دارای کاستی ها و نارسایی های خاص خود است، نویسنده با تکمله ها و ایضاحات خود سعی در برطرف کردن این کاستی ها کرده است. از جمله این نارسایی ها نادیده گرفتن شرایط اقتصادی، اجتماعی و سیاسی آن روز عثمانی، عدم بررسی دقیق اندیشه های سیاسی ترکان جوان، عدم اشاره به تاثیرات انقلاب روسیه بر عملکرد این گروه و نیز کاستی های متدیک را می توان اشاره کرد.

مسعود صدر محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی